با توسعه سریع تکنولوژیهای هوش مصنوعی (AI)و علاقه به کاربرد آنها در زمینههای آموزشی، رشد قابلتوجهی در ادبیات علمی در رابطه با کاربرد AI در آموزش بوجود آمده است. طراحی معماری فرآیند پیچیده ای است که از تجربه و خلاقیت گذشته برای تولید طرح های جدید استفاده میکند. استف أکثر
با توسعه سریع تکنولوژیهای هوش مصنوعی (AI)و علاقه به کاربرد آنها در زمینههای آموزشی، رشد قابلتوجهی در ادبیات علمی در رابطه با کاربرد AI در آموزش بوجود آمده است. طراحی معماری فرآیند پیچیده ای است که از تجربه و خلاقیت گذشته برای تولید طرح های جدید استفاده میکند. استفاده از هوش مصنوعی برای این فرآیند نباید معطوف به یافتن راه حلی در یک فضای جستجوگر تعریف شده باشد زیرا هنوز الزامات طراحی در مرحله مفهومی به خوبی مشخص نشده است. در عوض، این فرآیند باید به عنوان کاوش در الزامات و همچنین راه حل های ممکن برای پاسخگویی به این الزامات در نظر گرفته شود. مطالعه کاربردی حاضر با هدف ارائه مدل آموزش طراحی معماری مبتنی بر هوش مصنوعی در آموزش معماری جهت ارائه یک نمای کلی از هوش مصنوعی برای توسعه و اجرای بیشتر آن سیستم آموزش طراحی کشور است. نوع این تحقیق کاربردی توسعه ای و روش آن به صورت توصیفی تحلیلی بوده و از لحاظ گردآوری داده ها به صورت پیمایشی است. برای جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش پرسش نامه ای باز پاسخ بین كليه اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد و..... و متخصصان این موضوع توزیع و با روش تجزیه و تحلیل محتوا این اطلاعات بررسی گردیده است. نتایج این پژوهش حاوی راهکارهایی برای ارائه مدل آموزش طراحی معماری مبتنی بر هوش مصنوعی است. با این مطالعه، با توانمندسازی اساتید و محققان برای درک وضعیت و توسعه زیرساخت های مالی و فیزیکی و سخت افزاری و نرم افزاری هوش مصنوعی آشنا شده و به افزایش اثربخشی و کارایی کمک شایانی خواهد شد. هم چنین، یافتههای بدست آمده به فعالان و مسئولین و آموزگاران و محققان در شناسایی راه کارهایی بهبود آموزش طراح کمک میکند.
تفاصيل المقالة
در نگاه غیر تفکیکپذیر بر ادبیات معاصر، مکانهای عمومی شهر در ساختمانها و عملکردهای منعطف بسط مییابند. بر این اساس فضاهای اجتماعپذیر مانند کافهها بهعنوان فضاهایی نیمه عمومی میتوانند کیفیاتی اجتماعی را در خود زمینهسازی نمایند. حال ایده مکانهای سوم اولدنبرگ که جهت أکثر
در نگاه غیر تفکیکپذیر بر ادبیات معاصر، مکانهای عمومی شهر در ساختمانها و عملکردهای منعطف بسط مییابند. بر این اساس فضاهای اجتماعپذیر مانند کافهها بهعنوان فضاهایی نیمه عمومی میتوانند کیفیاتی اجتماعی را در خود زمینهسازی نمایند. حال ایده مکانهای سوم اولدنبرگ که جهت تحقق یافتن به بستری خنثی برای گردهمایی و تعاملات اجتماعی نیاز دارد را میتوان با استفاده از تدابیری در این فضا بسط داد.
نگارندگان در این مقاله بر آن هستند تا ضمن شناسایی ارکان تأثیرگذار بر محتوای فیزیکی و اجتماعی مکان سوم، هر یک را جهت امکان دهی فضای کافه با ارائه راهبردهایی متناسب سازند. ازاینرو، این مقاله تحت پارادایم کیفی و مبتنی بر راهبرد علّی و استدلالی سعی نموده تا با ارائه مدلی مفهومی به ارتباط ویژگیهای مشترک این دو مقوله بپردازد.
درنهایت چنین استنباط گردید که تقویت انعطافپذیری مبلمان و چینش آن، ارائه قوانین و استانداردهایی مطابق با هنجارهای جامعه، فراهم آوردن امکانات اولیه جهت دعوت مخاطبین با شرایط خاص، دسترسی آسان به لحاظ زمانی و مکانی، خاطره سازی فضا برای دعوت مشتریان آتی، پرهیز از تجملگرایی، جو مرتبط با بستر اجتماعی پیرامون و درنهایت ایجاد محیطی صمیمی بهمانند خانه، میتواند در این همآوایی مشارکت نماید.
تفاصيل المقالة
محیط یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در امر آموزش می باشد. توجه به شاخصه ها و معیارهای طراحی محیطی می تواند موجبات ساختن هرچه بهتر دانش در دانشجویان را فراهم آورد. هدف این تحقیق آن است که با کاربست نظریه ساختگرایی به ارائه راهبردی نظری جهت ایجاد محیط آموزش رویداد محور معمار أکثر
محیط یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در امر آموزش می باشد. توجه به شاخصه ها و معیارهای طراحی محیطی می تواند موجبات ساختن هرچه بهتر دانش در دانشجویان را فراهم آورد. هدف این تحقیق آن است که با کاربست نظریه ساختگرایی به ارائه راهبردی نظری جهت ایجاد محیط آموزش رویداد محور معماری بپردازد. پرسش پژوهش بدین صورت است که فضاهای آموزش معماری برای اینکه بتوانند بستر آموزشهای رویدادمحور و ساخت گرا قرار بگیرند، باید شامل چه ویژگیهایی باشند. پژوهش بهصورت کيفي با پیامد کاربردی، هدف توصیفی-پیمایشی، ازلحاظ زمانی مقطعی و منطق استنتاجی است. ابتدا شاخصهای محیط های آموزشی ساختگرا و رویداد محور از مبانی نظری استخراج و تجربیات جهانی ایجاد چنین محیطهایی بررسیشدهاند. پسازآن دانشجویان ترم سوم و چهارم کارشناسی ارشد معماری دانشگاههای شیراز بهعنوان نمونه انتخاب و با ابزار مشاهده و پرسش نامه به سنجش شاخص های ساخت-گرایی در محیط های آموزشی آنها پرداختهشده است. پس از شناخت و اولویتبندی چالش های موجود راهکارهایی جهت ایجاد محیطهای آموزشی رویدادمحور ارائهشده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که عدم ارتباط محیط آموزشی با محیط کار مهم ترین عامل در ناکارآمدی محیط است. همکاري با کتابخانهها، موزهها، کارگاههای ساختماني و فضاهاي شهري، تجهيز فضاهايي جهت استفاده همزمان دانشگاههای شهر يا استان، برگزاري نمایشگاهها و داوریهای جمعي و فرادانشگاهي میتوانند در جهت افزایش کارایی مؤثر باشند.
تفاصيل المقالة
چيدمان فضا مجموعهاي از روشها و تئوريهايي است كه به مطالعه چگونگي اثر متقابل ساختار پيكربندي فضا و سازمان و رفتارهاي اجتماعي میپردازد. بررسی چیدمان فضایی یکی از راهکارهای اساسی ارزیابی کاربریهای هر بنایی است. این موضوع بهویژه در بناهای تاریخی نمود خاصی مییابد ز أکثر
چيدمان فضا مجموعهاي از روشها و تئوريهايي است كه به مطالعه چگونگي اثر متقابل ساختار پيكربندي فضا و سازمان و رفتارهاي اجتماعي میپردازد. بررسی چیدمان فضایی یکی از راهکارهای اساسی ارزیابی کاربریهای هر بنایی است. این موضوع بهویژه در بناهای تاریخی نمود خاصی مییابد زیرا تکنیک چیدمان فضا و ترسیم نمودارهای توجیهی، امکان تحلیل روابط فضایی بناهای معماری را میسر میسازد. کاروانسرای شاه عباسی از تاریخچه چند قرنی برخوردار است که در مقاطع مختلف از کاربریهای مختلف برخوردار بوده است. این مقاله به بررسی چيدمان فضایی كاروانسرای شاهعباسی کرج در دورههای زمانی صفویه و قاجاریه با استفاده از تكنيك اسپیسسینتکس یا همان چیدمان فضا میپردازد و باتوجهبه تغییر کاربری کاروانسرای شاه عباسی به مدرسه در دوره قاجار به دنبال پاسخدادن به این سؤال اصلی است که کاربری جدید به چه اندازه با روابط فضایی کاروانسرای شاه عباسی انطباق داشته است؟ و مزایا و معایب تغییر این کاربری چیست؟ برای پاسخگویی به این سؤال ابتدا با استفاده از روش توصيفي تحليلي و مطالعات كتابخانهاي و برداشتهاي ميداني به بررسي چيدمان فضايي کاروانسرای شاه عباسی در دو دوره صفویه و قاجار پرداخته شده است. در ادامه ترسيم نمودارهاي توجيهي با استفاده از تکنیک نحو فضا و تحليل آنها بر اساس عوامل گوناگون اثرگذار انجام گرفت. نتیجه تحقیق با تحلیل دادهها و مقایسه نمودار توجیهی با نمودارهای مدارس در دوره قاجار حاکی از آن است که چیدمان فضایی جدید کاروانسرای شاه عباسی در عصر قاجار که در نتیجه تغییر کاربری از کاروانسرا به مدرسه صورت پذیرفته بود علیرغم برخی معایب همچون کمتوجهی به سلسلهمراتب دسترسی مناسب و تهویه و تناسبات، به مقدار زیادی با روابط فضایی مدارس آن زمان انطباق دارد.
تفاصيل المقالة
در عصر حاضر در جوامع شهری و صنعتی، تأثیرات منفی محیط بر افراد و شیوع اختلالات روانی ضرورت توجه به سلامت در محیط را بیش از پیش آشکار میسازد. باتوجه به این موضوع، فضاهای شفابخش را میتوان نیاز زندگی پرتنش امروز دانست. فضای مسکونی در بین فضاهایی که انسان در طول روز با آن أکثر
در عصر حاضر در جوامع شهری و صنعتی، تأثیرات منفی محیط بر افراد و شیوع اختلالات روانی ضرورت توجه به سلامت در محیط را بیش از پیش آشکار میسازد. باتوجه به این موضوع، فضاهای شفابخش را میتوان نیاز زندگی پرتنش امروز دانست. فضای مسکونی در بین فضاهایی که انسان در طول روز با آن سروکار دارد بیشترین سهم را دارا میباشد و به بیشترین میزان بر فرد تأثیرگذار است، بنابراین بهتراست به گونهای طراحی شود که متضمن سلامت عمومی ساکنین باشد. هدف پژوهش حاضر ارائهی مؤلفههای تأثیرگذار بر ارتقاء سلامت عمومی ساکنین در مجتمعهای مسکونی میباشد. این پژوهش به روش ترکیبی (کمی- کیفی) انجام شده است، در مرحلهی نخست پس از معرفی مفاهیم اولیه، شاخصههای شفابخش معماری از پیشینهی پژوهش استخراج شده که مبنایی برای پرسشنامهی محقق ساخت خواهد بود. جمع آوری دادهها با ارائهی پرسشنامهی محقق ساخت و پرسشنامهی استاندارد سلامت عمومی (GHQ) و سلامت اجتماعی کییز (KSWBQ) به ساکنین مجتمعهای مسکونی زنبق و گلستان در شیراز صورت پذیرفته است و دادههای بدست آمده به وسیلهی نرمافزار Spss-23 و با استفاده از تحلیلعاملی، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت مؤلفهها مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند. باتوجه به نتایج حاصله مؤلفههای مؤثر بر طراحی مجتمعهای مسکونی مبتنی بر ارتقاء سلامت عمومی ساکنین شامل: فضاها و فعالیتهای متنوع، ایمنی و امنیت محیط، خلوت و محرمیت، آسایش محیطی، لذتبخشی و جذابیت محیط و تعاملات اجتماعی میباشد. از بین این مؤلفهها بالاترین میانگین رتبه به مؤلفهی تعاملات اجتماعی و پایینترین رتبه نیز به مؤلفهی فضاها و فعالیتهای متنوع اختصاص دارد.
تفاصيل المقالة
روایت گویی در تمامی تمدن های شناخته شده انسانی به عنوان یک سنت وجود دارد و به عنوان ساختاری که دانسته ها و عقاید بشری و دستاورد تجارب زیسته آن ها را منتقل می نماید، همواره مورد توجه بوده است. امروزه بهره گیری از شیوه روایت گویی در آموزش فعال مورد توجه بسیار قرار گرفته ا أکثر
روایت گویی در تمامی تمدن های شناخته شده انسانی به عنوان یک سنت وجود دارد و به عنوان ساختاری که دانسته ها و عقاید بشری و دستاورد تجارب زیسته آن ها را منتقل می نماید، همواره مورد توجه بوده است. امروزه بهره گیری از شیوه روایت گویی در آموزش فعال مورد توجه بسیار قرار گرفته است. این نوشتار برین اساس خواندن روایت معمارانه فضا، در مواجهه با آثار و پیشینه های معماری را به عنوان پیشنهادی برای کاربست محیط یادگیری سازنده گرا در آتلیه های طراحی معرفی می کند و برین باور است که این روش می تواند ارتقای توان طراحی دانشجویان را به دنبال داشته باشد. برای این منظور این نوشتار با راهبرد تحقیق کیفی و با رویکرد تفسیرگرایی و با رجوع به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در تلاش است تا از طریق تبیین مفهوم روایت و محیط های یادگیری سازنده گرا، چگونگی خواندن روایت معمارانه فضا از پیشینه ها و آثار معماری در اتلیه های طراحی را شرح داده و چگونگی تاثیر آن بر توانایی طراحی دانشجویان را مورد مطالعه قرار دهد و درین مسیر درمی یابد که چنین رویکردی می تواند با تقویت تصویرسازی ذهنی، تجسم تجربه جانشینی و توسعه راه حل های خلاق، ارتقای توان طراحی دانشجویان را در پی داشته باشد.
تفاصيل المقالة
نحوه ی چیدمان فضایی و هندسی نقشه ها به عنوان یکی از اولین مراحل در طراحی معماری می باشد که تحت تاثیر متغیرهای پیدا و پنهان شکل می گیرد و سبب ایجاد جواب های متعددی می گردد. استفاده از قدرت محاسباتی کامپیوترها برای کمک در پیش بینی انواع چیدمان فضایی و چگونگی تعریف مسئله ب أکثر
نحوه ی چیدمان فضایی و هندسی نقشه ها به عنوان یکی از اولین مراحل در طراحی معماری می باشد که تحت تاثیر متغیرهای پیدا و پنهان شکل می گیرد و سبب ایجاد جواب های متعددی می گردد. استفاده از قدرت محاسباتی کامپیوترها برای کمک در پیش بینی انواع چیدمان فضایی و چگونگی تعریف مسئله به زبان الگوریتمیک3 یکی از چالش های اصلی این موضوع می باشد. هدف پژوهش حاضر این است که به منظور شکل گیری پیوند میان ساکن و مسکن و فراهم کردن زمینة مشارکت کاربر در طراحی مسکن، الگوریتمی جهت یافتن چیدمانی فضایی متناسب با نیاز و سلیقه او ارائه شود. در پژوهش پیش رو از روش بهینه سازی چند معیاره به دنبال یافتن چیدمانی بر اساس چند معیار مختلف استفاده کرده ایم. برای این امر حدود 200 پلان جانمایی که به صورت دستی طراحی شده به عنوان ورودی به الگوریتم داده شده است؛ الگوریتم با استفاده از معیار هایی چون: مساحت فضای باز و بسته، الزامات جهت گیری فضاها، تعداد اتاق های خواب و ... اساس کار جانمایی را شکل می دهد. در ادامه انواع حالات ممکن قرارگیری فضاها در کنار هم بررسی می شود و با توجه به داده ها بهترین حالت چیدمان فضایی پیشنهاد می گردد. در پایان کل فرآیند ترکیبی الگوریتم به وسیله تعدادی نمونه مورد آزمایش قرار گرفته است که نتایج حاصل گویای ظرفیت بالای روش پیشنهادی در تهیه، تنوع، سرعت و دقت تولید نقشه های چیدمان فضایی ساختمان های مسکونی میان مرتبه به دور از محدودیت های ذهن انسان می باشد.
تفاصيل المقالة
مکانهای عبادی بهویژه مساجد که یکی از غنیترین بسترهای تکامل و تعالیبخش روح بشر به شمار میروند، از اهمیت و توجه زیادی برخوردارند. هندسه این ابنیه یکی از وجوه مشترک و قاعدهمند به شمار میرود که از تناسبات و قواعد خاصی برخوردار بوده و باعث پیدایش هویتی میراثیِ ناملموس أکثر
مکانهای عبادی بهویژه مساجد که یکی از غنیترین بسترهای تکامل و تعالیبخش روح بشر به شمار میروند، از اهمیت و توجه زیادی برخوردارند. هندسه این ابنیه یکی از وجوه مشترک و قاعدهمند به شمار میرود که از تناسبات و قواعد خاصی برخوردار بوده و باعث پیدایش هویتی میراثیِ ناملموس اما قابل تدبر برای دوره معاصر گشته است. شناخت و بازخوانی اين تناسبات میتواند در مرمت و برداشت مجدد از بناهاي تاريخي و بهکارگیری آنها در معماری آینده نقش بسزايي ايفا نموده و موجب اعتلای معماری جدیدتر گردد. این پژوهش درصدد است تا بازشناسی قواعد و تحلیل تناسبات آنها از طریق تحلیلهای هندسی، تفاوتها و مشابهتهای موجود با این مسئله را در بستر فرهنگی دوران تیموری تا صفوی شناسایی نماید. جهت شناسایی روابط ریاضی کالبد معماری صحن مساجد و فهم تناسبات هندسی آنها، این پژوهش از روش ترکیبی تفسیری تاریخی، مستند بر قرائن معتبر و استدلال منطقی از نوع ریاضی بهره جسته است. بر این اساس اضلاع و تناسبات صحنها و اجزای تشکیلدهندهی 9 مسجد تیموری، صفوی و قاجاری، مورد تحلیلهای عددی با مبنای محاسبات طولی - اقلیدسی و مقیاس نسبتهای موجود در پلان صحن مساجد قرارگرفته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد، هندسه صحن و اجزای تشکیلدهندهی آن در مساجد موردبحث از تناسبات طلایی بهره گرفته و مهتابیها الحاق شده به صحن مساجد از دوره صفوی، در دوره قاجاری با همین قاعده تداول یافتهاند.
تفاصيل المقالة
بررسی و شناخت ویژگی های شخصیتی افراد در بسیاری از موارد می تواند محرک خوبی برای دستیابی به مسیر تحصیلی و حرفه کاری متناسب با علایق و سلایق یادگیرندگان باشد. یکی از آزمون های موفقی که در مسیر شخصیت شناسی مورد استقبال قرار گرفته است، تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز ( آزمون أکثر
بررسی و شناخت ویژگی های شخصیتی افراد در بسیاری از موارد می تواند محرک خوبی برای دستیابی به مسیر تحصیلی و حرفه کاری متناسب با علایق و سلایق یادگیرندگان باشد. یکی از آزمون های موفقی که در مسیر شخصیت شناسی مورد استقبال قرار گرفته است، تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز ( آزمون Mbti ) است. تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز با در نظر گرفتن مجموعه ای از تضادهای روانشناختی 16 تیپ شخصیتی را شناسایی می نماید. در این تحقیق به منظور کشف و شناسایی شخصیت غالب دانشجویان معماری دانشگاه فنی و حرفه ای و بررسی همگونی شخصیت غالب با حرفه معماری، دانشجویان معماری در مقاطع مختلف کاردانی و کارشناسی مورد هدف قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تیپ شخصیت غالب دانشجويان در مقطع کارداني معماري ESFP (برونگرا، حسی، احساسی و ادراکی)، دانشجويان معماري داخلي ESTJ (برونگرا، حسی، تفکری و قضاوتی) و دانشجويان در مقطع کارشناسي معماري از نوع INTP (درون گرا، شهودی، تفکری و ادراکی) می باشد. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میان رشته تحصیلی دانشجویان( گروه معماری و معماری داخلی) و تیپ های شخصیتی Mbti ارتباط معنادار وجود دارد. از طرفی میان پیشرفت تحصیلی دانشجویان و تیپ های شخصیتی ایشان ارتباط معناداری مشاهده نشده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمایلات دانشجویان حاضر در این دانشگاه اکثرا هم جهت با اهداف دانشگاه بوده و این نکته می تواند تسهیل کننده در انتخاب و هدایت دانشجویان در مسیر شغلی و حرفه کاری ایشان باشد.
تفاصيل المقالة
این تحقیق به بررسی و مطالعهی نقش عوامل اقتصادی- اجتماعی در چگونگی شکلگیری معماریِ مسکن ارزانقیمت در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران میپردازد. عواملی که بر شکلگیری معماری مسکن ارزانقیمت مؤثر میباشد هم در بعد اقتصادی و هم در بعد اجتماعی بررسی و مطالعه خواهد شد. هم أکثر
این تحقیق به بررسی و مطالعهی نقش عوامل اقتصادی- اجتماعی در چگونگی شکلگیری معماریِ مسکن ارزانقیمت در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران میپردازد. عواملی که بر شکلگیری معماری مسکن ارزانقیمت مؤثر میباشد هم در بعد اقتصادی و هم در بعد اجتماعی بررسی و مطالعه خواهد شد. همچنین در اين مقاله رابطهی میان کنش مؤلفههای اجتماعی- اقتصادی را با سندروم مسكن ملكي، در قالب الگوي مسکن ارزانقیمت تبیین شد. نمونه موردي موردمطالعه، معماری مسکوني معاصر در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران بود كه به علت اثرگذاری مسائل اجتماعی و اقتصادی و چالشهای عمده این دوره بررسي میشوند، و با تبيين مؤلفههای اقتصادی – اجتماعی و تدقيق نسبتهای آنها باهم و سایر مؤلفههای جانبی به مدل شکلگیری مسكن ارزانقیمت و ارائه اصول طراحی بهتر برای معماران در جهت استفاده مطلوب فضا دستیافت. نشان داده میشود که تغییر شرایط مسکن از مهمترین عرصههای تحولات ناشی از گسترش شهرنشینی بوده است. گروه هدف میتواند قشر عمومی جامعه، کارگران، کارمندان، بازنشستگان، زنان سرپرست خانوار، خانوارهاي داراي سرپرست جوان و ... باشد. براي تأمین مسکن امن و سالم و در استطاعت مالی خانوار میتوان هدفهاي برنامهای افزایش توان خانوارها در تأمین مسکن و مقاومسازی مساکن موجود را به کمک برنامههای اجرایی مختلف در نظر خواهیم گرفت. درنهایت راهکارهاي واقعی براي کاهش قیمت مسکن پیشنهاد و ارائه میگردد.
تفاصيل المقالة
پاسخگویی به نیاز کودک جهت تحرک و بازی هم از بعد ارتقا سلامت روانی و جسمی و هم بهعنوان پاسخ به نیاز یکی از ساکنین آپارتمان مسکونی موضوعی حائز اهمیت است. اما باتوجهبه محدودیتهای موجود در ساخت مجتمعهای مسکونی؛ در بسیاری از خانهها فضای باز (حیاط) که پیشازاین مناسبتری أکثر
پاسخگویی به نیاز کودک جهت تحرک و بازی هم از بعد ارتقا سلامت روانی و جسمی و هم بهعنوان پاسخ به نیاز یکی از ساکنین آپارتمان مسکونی موضوعی حائز اهمیت است. اما باتوجهبه محدودیتهای موجود در ساخت مجتمعهای مسکونی؛ در بسیاری از خانهها فضای باز (حیاط) که پیشازاین مناسبترین فضای خصوصی جهت پاسخگویی به این نیاز زیستی کودک (تحرک) بوده است حذف و نهایتاً فضای نیمهباز کوچک (تراس) جایگزین آن شد. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار در طراحی کالبد آپارتمان مسکونی در ارتقا کیفیت فضا جهت پاسخگویی به تحرک کودک است. این پژوهش بر اساس روش کمی (با کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخت) انجام شده است. جمعآوری دادهها با ارائه پرسشنامه به ساکنین مجتمع مسکونی هرمزان در تهران صورت پذیرفته و دادههای بهدستآمده بهوسیله نرمافزار Spss-26 و استفاده از تحلیل عاملی، آزمون فریدمن، آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج استخراج و ارائه گردیده است. بر اساس تحلیل یافتههای پژوهش، استفاده از فضای باز (حیاط در ارتفاع) یا نیمهباز (تراس)، فضای سبز، انعطافپذیری در مبلمان و کالبد آپارتمان و استفاده از نور طبیعی مهمترین مؤلفههایی است که بایستی بهعنوان معیارهای طراحی کالبد آپارتمان مسکونی جهت پاسخ به نیاز کودک برای تحرک مدنظر قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
با وجود تلاشهای فراوانی که در دهههای اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، بهندرت راهحلهایی روشن برای بهکارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاینرو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی ب أکثر
با وجود تلاشهای فراوانی که در دهههای اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، بهندرت راهحلهایی روشن برای بهکارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاینرو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی به چگونگی استخراج راهکارهای طراحی آنان در مواجه با طبیعت و الهام از آن و دستیابی به سرنخ هایی بهمنظور برانگیختن قوه تخیل طراحان در بهره-گیری از آن ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش سعی بر آن است مؤلفه های تأثیرگذار هنر الهام گرفته از طبیعت با تأکید بر معماری اسلامی استخراج و دسته بندی گردد. همچنین كوشش مىشود، بنيادها و اصولی را كه به صورتى عام و چشمگير در فضاهاى معمارى اسلامی با الهام از طبیعت قابلرؤیت و دريافت است، در قالب موضوعهاى مختلف تبيين نمود تا دريچهاى به ادراك بهتر اين معمارى گشوده شود. بر همین اساس هدف از این پژوهش آگاهی از تداعیات ذهنی هنرمندان در فرآیند طراحی، مبتنی بر الگوگیری از طبیعت در جهت بهبود تفکر معماری اسلامی است. نوع این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از مبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای شکلگیری نظری موضوع با روش کتابخانه ای و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمعآوری شده است. در این پژوهش مؤلفه ها و راهکارهایی برای بهره گیری بهتر از هنر و طبیعت جهت انگیزش تخیل و استفاده طراحان از آنها پیشنهاد می گردد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که طبیعت بهصورت کلی تأثیر قابل توجهی بر معماری اسلامی دارد و در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری اثرگذار است. هنر طبیعت همیشه در همهجا حاضر و طبقهبندیناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهامبخشی است. موضوعی که در بناهای شاخص و نمونههای مطروحه از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین معماری اسلامی بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال به کمک طبیعت بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری میکند. لذا برداشتهای فرمگرایانه و ظاهری از طبیعت بهتنهایی کافی نخواهد بود و حضور روح طبیعت در معماری است که به ارتقا و تجلی آن خواهد انجامید. همچنین قابل استنباط است که مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر منطقه و ناحیه بهشدت میتواند بر معماری و کارکردهای آن تأثیرگذار باشد، لذا فرهنگ خاص اسلامی نیز فرمها و کارکردهای خاص خود را به وجود میآورد و همین نکته است که سبب تفاوت معماری اسلامی با سایر بناها می شود.
تفاصيل المقالة
باوجود تخمینهای مختلفی که در خصوص راهبردهای مؤثر در ایجاد روشنایی طبیعی و آسایش بصری در پیکرهی خانه¬های سنتی ایران بیان گردیده، ارزیابی کمی دقیق بر میزان کارایی و کیفیت آن، مشخص نشده است. در معماری دوره قاجار جهت استفاده حداکثری از نور طبیعی روز چه راهبردهایی به کار گ أکثر
باوجود تخمینهای مختلفی که در خصوص راهبردهای مؤثر در ایجاد روشنایی طبیعی و آسایش بصری در پیکرهی خانه¬های سنتی ایران بیان گردیده، ارزیابی کمی دقیق بر میزان کارایی و کیفیت آن، مشخص نشده است. در معماری دوره قاجار جهت استفاده حداکثری از نور طبیعی روز چه راهبردهایی به کار گرفته میشده و این مهم تا چه میزان در بناهای مسکونی سنتی شهر تهران بهواسطه نوسان شدت تابش و امکان بروز خیرگی موردتوجه بوده است؟ این پژوهش سعی دارد تا به تدقیق و شناسایی راهبردهای مؤثر بر میزان مطلوبیت بهره¬مندی از نور طبیعی روز و آسایش بصری در خانههای سنتی دوره قاجار در محله عودلاجان شهر تهران بپردازد. نوشتار حاضر از پارادایم کمی و راهبرد شبیهسازی برخوردار بوده که برای محاسبات خود، از نرمافزار راینوسروس و مبتنی بر شواهد برگرفته از خوانش کالبدی ساختار فضایی خانه¬های سنتی شهر تهران در دوره قاجار بهصورت نمونهگیری غیر تصادفی استفاده نموده است. نتایج به دست آمده نشان داد که آتونومی نور روز فضایی در اکثریت اتاقهای تحت بررسی در سطح قابل قبولی (بیش از 50٪) بوده و بنابراین این اتاقها بهخوبی توسط نور طبیعی روشن شده¬اند. علاوه بر این، مقایسه داده¬های این تحلیل¬ها نشان می¬دهد که نسبت بهکاررفته در سطح نورگیرها در حدود 19.20% مساحت کف اتاق و جهت غالب نورگیری از جبهه جنوبی بوده است. همچنین، تمام اتاقها ازلحاظ احتمال بروز خیرگی در سطح قابلقبول ذکر شده در استانداردهای نورپردازی قرار می¬گیرند.
تفاصيل المقالة
بهکارگیری مناسب نور و روشنایی طبیعی در فضای داخلی میتواند علاوه بر ایجاد آسایش بصری، تأثیرات مثبتی را بر سلامت جسمی و روحی، رفتارها و نگرشها، همچنین حالات و عملکرد ساکنان داشته باشد. همچنین نور روز طبیعی میتواند تقاضا برای سیستم روشنایی الکتریکی را کاهش دهد، لذا پرد أکثر
بهکارگیری مناسب نور و روشنایی طبیعی در فضای داخلی میتواند علاوه بر ایجاد آسایش بصری، تأثیرات مثبتی را بر سلامت جسمی و روحی، رفتارها و نگرشها، همچنین حالات و عملکرد ساکنان داشته باشد. همچنین نور روز طبیعی میتواند تقاضا برای سیستم روشنایی الکتریکی را کاهش دهد، لذا پرداختن به این مهم در محیط¬های داخلی ضروری است. هدف کلی این پژوهش، شناخت نقش نور روز در جهت ارتقای کیفیت فضای داخلی و افزایش سلامت انسان و نیز ارائه راهکار استفادۀ بهینه از نور خورشید است. در این راستا به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که نور روز را چگونه می¬توان به فضای داخل منتقل نمود و وجود آنچه تأثیراتی بر ابعاد مختلف سلامت مخاطب دارد؟ روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است و جهت گردآوری اطلاعات، از روش مطالعات کتابخانه¬ای و اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت نقش و مفهوم نور روز در فضاهای داخلی و چگونگی بهره¬وری مناسب از آن پرداخته است و نشان می¬دهد که نورگیری توسط کانال¬های نوری باکیفیت بالاتری نسبت به نورگیری مستقیم از پوستۀ ساختمان و یا نورگیرهای سنتی انجام می¬شود. درنتیجه می¬توان گفت کانال¬ نوری انتخاب مناسبی برای انتقال نور روز است. این سیستم نور روز را با کیفیت بالا به عمق ساختمان انتقال داده و روشنایی فضاهای فاقد نور روز را تأمین نموده و درنهایت با پاسخدهی به نیازهای انسان، موجب ارتقای کیفیت فضاهای داخلی و سلامت جسمانی، روحی، اجتماعی و ادراکی در انسان می¬شود؛ بنابراین می¬توان از کانال نوری بهعنوان یکی از روش¬های مؤثر استفاده از نور روز بهره برد.
تفاصيل المقالة
از دیرباز افزايش كيفيت معماری ساختمان¬های مسکونی موضوعی است که از دیرباز دانشپژوهان علاقهمند به مسائل شهری را به چالش کشانده است. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت شهری در افزايش كيفيت معماری ساختمان¬های مسکونی در سطح تهران به اجرا درآمد. این پژوهش ازنظر م أکثر
از دیرباز افزايش كيفيت معماری ساختمان¬های مسکونی موضوعی است که از دیرباز دانشپژوهان علاقهمند به مسائل شهری را به چالش کشانده است. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت شهری در افزايش كيفيت معماری ساختمان¬های مسکونی در سطح تهران به اجرا درآمد. این پژوهش ازنظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی است. در این تحقیق اطلاعات مربوط به 373 نفر از کارکنان و مدیران شهرداری شهر تهران در سطح تهران مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفتهاند تا بر اساس آن رابطه بین متغیرها برای آزمون فرضیه¬های تحقیق بررسی شود. داده¬های جمعآوریشده با روش معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار¬ SmartPLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شهرداری، شورای شهر، اتاق بازرگانی و سایر ارگان¬ها بهعنوان ابعاد مدیریت شهری نقش اساسی در افزايش كيفيت معماری ساختمان¬های مسکونی دارد.
تفاصيل المقالة
معماری متحرک و محیطهای انطباق پذیر از موارد قابلتوجه در عرصه معماری هستند. نحوه دستیابی به محیطهای خود ساختار باقابلیت انطباقپذیری مسئله اصلی پژوهش است که این روش دستیابی، از کوچکترین جزء تا بزرگترین بخش آن را در برمیگیرد. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به طراحی و ساخ أکثر
معماری متحرک و محیطهای انطباق پذیر از موارد قابلتوجه در عرصه معماری هستند. نحوه دستیابی به محیطهای خود ساختار باقابلیت انطباقپذیری مسئله اصلی پژوهش است که این روش دستیابی، از کوچکترین جزء تا بزرگترین بخش آن را در برمیگیرد. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به طراحی و ساخت محیطی متحرک و پاسخگو است که بتواند با جمعآوری دادههای محیطی الگوی مناسب را انتخاب و استفاده کند. روش تحقیق از نوع کاربردی است که با استفاده از اصول موجود در پژوهشهای پایه، به دنبال توسعه روشهای موجود است. مهمترین جزء تحقیق، طراحی مفصل از طریق احجام منتظم و امکانهای باز و بسته شدن است. پژوهش دو مورد از مناسبترین این احجام یعنی هشتوجهی و بیستوجهی منتظم را مبنای بررسی قرار داد. این پژوهش از طریق بررسی هندسههای چندوجهی و مدلسازی آن در نرمافزار راینو 6 و امکانسنجی از طریق نرمافزار سالیدورک 2021 سرویس پک 4 و تحلیل محیط از طریق پایتون و صدور فرمان بهوسیله سیستمعامل رباتیک انجام شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از هندسههای هشتوجهی و بیستوجهی میتوان به ساختار مدولاری دستیافت که قابلیت حرکت در محیط و ایجاد سامانهای خود ساختار را دارد. همچنین امکان خودآگاه کردن ساختار با استفاده از واحدهای ادراکی و عملگر وجود دارد. سازه طراحی شده در حالت هشتوجهی فشرده و بسته است و از دو جهت میتواند به حالت بیستوجهی تبدیل شود که این دو حالت از یک سو آن را به عقب و از سوی دیگر محرک آن رو به جلو است و بهاینترتیب میتواند حرکت سازه را تداعی کند. در بین دو مفصل طرفین، سازه ایستا و لولایی ساده با حداقل حرکت قرار میگیرد که مفاصل متحرک را به هم وصل کرده و یکپارچگی موجود را ایجاد میکند.
تفاصيل المقالة
هنوز در روستاهای ایران با توجه به قدمت بالای آن و دارا بودن بافت باارزش میتوان مجموعهای متناسب و همگن را دید که در آن ارتباطات، عملکردها و کارکردهای فضاها در مسکن یک نظام اجتماعی اقتصادی و فرهنگی متناسب را در برگرفته باشد. روستاهای ونان و کهندان بافت نسبتاً ارزشمند از أکثر
هنوز در روستاهای ایران با توجه به قدمت بالای آن و دارا بودن بافت باارزش میتوان مجموعهای متناسب و همگن را دید که در آن ارتباطات، عملکردها و کارکردهای فضاها در مسکن یک نظام اجتماعی اقتصادی و فرهنگی متناسب را در برگرفته باشد. روستاهای ونان و کهندان بافت نسبتاً ارزشمند ازنظر معماری بومی و درخور مطالعه هستند که گونههای موجود مسکن روستایی در این مقاله ازجمله نمونههای بررسیشده در این پژوهش محسوب میشوند. در این تحقیق ازآنجاکه میبایست به بررسی ویژگیهای روستا پرداخته شود، روش کیفی برای توصیف دادهها و بررسی نمونه موردی و روش تحلیلی برای نتیجهگیری از دادههای گردآوریشده است. در این بررسی روستاها ازنظر استقرار و سیما و منظر و بافت و مسکن موردمطالعه قرارگرفتهاند و از دو دیدگاه ارزیابی الگوی اقلیمی و ارزیابی الگوی فضایی-عملکردی مورد تحلیل قرارگرفتهاند. همچنین بررسیها نشان میدهد ویژگیهای برجسته معماری بومی این روستاها شامل هماهنگی بافت با شیب زمین، تنظیم فضاهای مسکونی روستایی بر اساس نیازهای خانواده، توجه به عوامل اقلیمی و فرهنگ مردم روستا است. علاوه بر این، ثبت و مستندسازی این سکونتگاهها باعث شده تا اسناد و مدارک مربوط به آنها تهیه شود و در حفاظت از روستا و توسعه ساختوسازهای آینده کمک کند.
تفاصيل المقالة
همواره جامعه تحت تأثیر عوامل مختلف در حال تغییر است و این تغییرات بر همه ابعاد زندگی ازجمله فرهنگ اثر میگذارد؛ بنابراین زمانی که تغییری ایجاد میشود نیاز به منطبق شدن و هماهنگی هست. شکلگیری کالبد معماری در ایران، علاوه بر سابقه طولانی با آثار قابلتوجه، متأثر از تحولا أکثر
همواره جامعه تحت تأثیر عوامل مختلف در حال تغییر است و این تغییرات بر همه ابعاد زندگی ازجمله فرهنگ اثر میگذارد؛ بنابراین زمانی که تغییری ایجاد میشود نیاز به منطبق شدن و هماهنگی هست. شکلگیری کالبد معماری در ایران، علاوه بر سابقه طولانی با آثار قابلتوجه، متأثر از تحولات، سریع و چندبعدی قرن بیستم بوده است. به شکلی که گاهاً تقابل میان آنچه بوده است و آن سویی که میخواهد برود باعث شده است تا در دورههایی سردرگمی در جهت حرکت به وجود بیاید. هدف از این مقاله بررسی مؤلفههای مؤثر در شکلگیری معماری معاصر ایران مبتنی بر تغییرات اجتماعی است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی و بنا به هدف تحلیلی- تاریخی است. تحقیق تحلیل محتوا شامل سه مرحله است: مرحله اول آمادهسازی و سازماندهی است. مرحله دوم بررسی مواد و پیامها است. این مرحله شامل رمزگذاری دادهها و دستهبندی آنها است. مرحله سوم پردازش دادههای استخراجشده و درنهایت نتیجهگیری میباشد. این مراحل توسط نرمافزار MAXQDA انجام شده است. در مرحله آخر با توجه مؤلفهها پژوهش به تولید گرافها پرداخته میشود. در این خصوص، گفی یکی از نمونه برنامههای قابلتوجه است. نتایج پژوهش نشان میدهد تغییرات اجتماعی، در طول زمان بر شکلگیری معماری معاصر ایران بسیار مؤثر بوده است. معیارهایی چون: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اقلیمی و محیطزیست در هر دوره زمانی بهصورت مشخصی در شکلگیری معماری معاصر ایران نقشآفرینی کرده است.
تفاصيل المقالة
اصطلاح «دیالکتیک فضا» در معماری به تضادها و تقابلهایی اشاره دارد که در فضاها وجود دارد. این تضادها میتوانند شامل مواردی مانند روشنایی و تاریکی، فشردگی و فضایی بودن، جنبههای متقابل مثل داخلی و خارجی و... باشند. این مفهوم در معماری، بیشتر به طراحی فضاها و نحوه تأثیرگذا أکثر
اصطلاح «دیالکتیک فضا» در معماری به تضادها و تقابلهایی اشاره دارد که در فضاها وجود دارد. این تضادها میتوانند شامل مواردی مانند روشنایی و تاریکی، فشردگی و فضایی بودن، جنبههای متقابل مثل داخلی و خارجی و... باشند. این مفهوم در معماری، بیشتر به طراحی فضاها و نحوه تأثیرگذاری آنها بر رفتار و احساسات انسانها میپردازد. یکی از مهمترین گزارههای پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا، تعادل میان تضادها است. در طراحی فضاها، تلاش برای ایجاد تعادل بین عناصر مختلفی مانند روشنایی و تاریکی، فضای باز و بسته، فضای داخلی و خارجی و... بهعنوان یکی از اصول اساسی در نظر گرفته میشود. این تعادل میتواند به تعادل در روحیه و احساسات افراد کمک کند و فضا را برای استفاده بهینه از آنان فراهم کند. یکی دیگر از گزارههای مهم دیالکتیک فضا، تداخل و تعامل بین عناصر مختلف است. فضاها با ایجاد تداخل و تعامل بین مؤلفههای مختلف میتوانند جذابیت بیشتری داشته باشند. بهعبارتدیگر، فضاها با تنوع و تعدد عوامل، بیشترین تأثیر را بر رفتار و احساسات افراد دارند و این تعاملها میتواند به وجود آورنده جوانب جذاب و پویایی در فضاها باشد. یکی از دیگر گزارههای پرتکرار، پیوند با محیط است. فضاها باید قادر باشند با محیط اطراف خود پیوند برقرار کنند و ارتباط مثبتی با آن داشته باشند. این ارتباط میتواند از طریق استفاده از مناظر طبیعی، ارتباط با فضاهای مجاور یا حتی ادغام با فضاهای شهری انجام شود. با توجه به این گزارههای پرتکرار، طراحان معماری میتوانند فضاهایی را ایجاد کنند که تأثیرگذاری بیشتری بر رفتار و احساسات ساکنان داشته باشند و فضاهایی دارای جذابیت و تنوع بیشتری باشند. این اصول به طراحان کمک میکند تا فضاهایی باکیفیت و مناسب برای زندگی و کار انسانها ایجاد کنند.
تفاصيل المقالة
مدارک تصویری، ازجمله مهمترین منابع در تحقیقات تاریخ معماری ایران، محسوب میشوند. یکی از این مدارک نقاشی است. بااینحال، ظرفیتها و اهمیت ویژهای که این نقاشیها دارند، بهطور کافی موردتوجه قرار نگرفته و کمتر در تحقیقات معماری مورداستفاده قرار گرفتهاند. ازاینرو، نیاز أکثر
مدارک تصویری، ازجمله مهمترین منابع در تحقیقات تاریخ معماری ایران، محسوب میشوند. یکی از این مدارک نقاشی است. بااینحال، ظرفیتها و اهمیت ویژهای که این نقاشیها دارند، بهطور کافی موردتوجه قرار نگرفته و کمتر در تحقیقات معماری مورداستفاده قرار گرفتهاند. ازاینرو، نیاز به بررسی و تحلیل عمیقتر این نقاشیها و تأثیرات آنها بر معماری، احساس میشود. مکتب هرات، بهعنوان یکی از مکاتب مهم در تاریخ معماری ایران است. این مکتب قادر است فضاهای معماری دوره تیموری را بهطور واقعی بازنمایی کند و این بهطور خاص از آنجایی مهم است که معماری این دوره دارای ویژگیهای واقعگرایانه و بازتابی از عناصر معماری اسلامی است. در این مقاله، به بررسی و تحلیل میزان واقعگرایی تزئینات کاشیکاری نقاشیهای بهزاد پرداخته شده است. روش انجام پژوهش حاضر غیر پیمایشی و مبتنی بر رویکرد تفسیری - تاریخی است. درواقع در اینجا با منطق اولویت قرار دادن «امکان استخراج مستندات بهصورت میدانی» و «برداشت نگارههای بهکاررفته در مستندات» بهعنوان شرط استنباطی و معرف، در منطق شواهد پژوهش، از نمونهگیری تصادفی بهره برده است. ساختار پژوهش وابسته به نگارههای بهزاد و مفاهیم معماری موجود در نگارههای وی در تحلیل و تفسیر آثار منتخب، با درآمدی از این هنرمند آغاز گردیده و در مرحله بعد به تحلیل بناهای واقعی تأثیرگذار در آن آثار میپردازد.
تفاصيل المقالة