در نگاه غیر تفکیکپذیر بر ادبیات معاصر، مکانهای عمومی شهر در ساختمانها و عملکردهای منعطف بسط مییابند. بر این اساس فضاهای اجتماعپذیر مانند کافهها بهعنوان فضاهایی نیمه عمومی میتوانند کیفیاتی اجتماعی را در خود زمینهسازی نمایند. حال ایده مکانهای سوم اولدنبرگ که جهت چکیده کامل
در نگاه غیر تفکیکپذیر بر ادبیات معاصر، مکانهای عمومی شهر در ساختمانها و عملکردهای منعطف بسط مییابند. بر این اساس فضاهای اجتماعپذیر مانند کافهها بهعنوان فضاهایی نیمه عمومی میتوانند کیفیاتی اجتماعی را در خود زمینهسازی نمایند. حال ایده مکانهای سوم اولدنبرگ که جهت تحقق یافتن به بستری خنثی برای گردهمایی و تعاملات اجتماعی نیاز دارد را میتوان با استفاده از تدابیری در این فضا بسط داد.
نگارندگان در این مقاله بر آن هستند تا ضمن شناسایی ارکان تأثیرگذار بر محتوای فیزیکی و اجتماعی مکان سوم، هر یک را جهت امکان دهی فضای کافه با ارائه راهبردهایی متناسب سازند. ازاینرو، این مقاله تحت پارادایم کیفی و مبتنی بر راهبرد علّی و استدلالی سعی نموده تا با ارائه مدلی مفهومی به ارتباط ویژگیهای مشترک این دو مقوله بپردازد.
درنهایت چنین استنباط گردید که تقویت انعطافپذیری مبلمان و چینش آن، ارائه قوانین و استانداردهایی مطابق با هنجارهای جامعه، فراهم آوردن امکانات اولیه جهت دعوت مخاطبین با شرایط خاص، دسترسی آسان به لحاظ زمانی و مکانی، خاطره سازی فضا برای دعوت مشتریان آتی، پرهیز از تجملگرایی، جو مرتبط با بستر اجتماعی پیرامون و درنهایت ایجاد محیطی صمیمی بهمانند خانه، میتواند در این همآوایی مشارکت نماید.
پرونده مقاله
باغ ایرانی را میتوان یکی از شاخصترین و بهترین الگوهای منظرسازی در ایران دانست که حاصل تعامل میان انسان در مواجهه با طبیعت میباشد؛ زیرا که تعامل شکلگرفته بین انسان و طبیعت منجر به تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر میگردد.
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین تحریک حواس چکیده کامل
باغ ایرانی را میتوان یکی از شاخصترین و بهترین الگوهای منظرسازی در ایران دانست که حاصل تعامل میان انسان در مواجهه با طبیعت میباشد؛ زیرا که تعامل شکلگرفته بین انسان و طبیعت منجر به تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر میگردد.
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین تحریک حواس، ادراکات و هندسۀ باغ ایرانی میباشد. در حقیقت سه عامل اساسی انسان، محیط و روابط بین انسان و محیط موردبررسی قرار میگیرد تا چگونگی کنش و واکنش و تأثیرگذاری هریک را بر دیگری مشخص کند.
روششناسی در پژوهش حاضر بهصورت کیفی و با رویکردی قیاسی به ارائهی ساختار کلی از یک نمونۀ جز که همان باغ تاجآباد نطنز است، به بیان مبانی نظری کلی برآمده از ادراکات محیط و روانشناسی مربوط به آن میپردازد. روش گردآوری اطلاعات نیز بهصورت مشاهدۀ میدانی و استفاده از اسناد کتابخانهای میباشد.
نتیجهی حاصل گردیده بیانگر این موضوع است که باغ ایرانی بهمثابه یک کل، محصول پیوستگی مؤلفههایی است که هریک بهتنهایی معنا و مفهوم خاصی را به مخاطب القا نمیکنند و همنشینی این عناصر و مؤلفهها در کنار یکدیگر مفهوم باغ ایرانی را شکل میدهد. ازاینرو در بازآفرینی باغ ایرانی در محیط کالبدی زندگی ازجمله در شهرهای معاصر باید توجه فزایندهای به فرآیند ادراکی آن توسط انسان امروزی گردد، زیرا در این صورت میتوان به نیازهای انسان معاصر پاسخ مناسبی داد که در گام نخست موجب ارتقاء بهداشت روان جامعه گردد و در گام بعدی به پیوند حیطه معنا بیانجامد و اسباب خودشکوفایی فردی را فراهم آورد.
پرونده مقاله