طبیعت مهم ترین متغیر محیطی است که زندگی انسان را از ابتدای تاریخ تحت تأثیر قرار داده، انسان در برابر طبیعت، هم به عنوان استفاده کننده و هم مشارکت کننده در حفظ آن ایفای نقش می کند. بنابراین همواره ارتباطی دو سویه بین انسان و طبیعت برقرار است. اگرچه در سالهای اخیر، به وا چکیده کامل
طبیعت مهم ترین متغیر محیطی است که زندگی انسان را از ابتدای تاریخ تحت تأثیر قرار داده، انسان در برابر طبیعت، هم به عنوان استفاده کننده و هم مشارکت کننده در حفظ آن ایفای نقش می کند. بنابراین همواره ارتباطی دو سویه بین انسان و طبیعت برقرار است. اگرچه در سالهای اخیر، به واسطه علل مختلف، به ویژه افزایش شهرنشینی، جدایی زیادی بین انسان و محیط طبیعی رخ داده است که این موضوع پیامدهای بسیاری را به همراه داشته است. بنابراین به واسطه تحقیقات جدید در علوم پایداری، مطالبات جوامع برای ایجاد ارتباط مجدد با طبیعت افزایش یافته است. بدیهی است که ارتباط مجدد مردم با طبیعت میتواند نقش مفیدی در پاسخ به بسیاری از چالشهای زیست محیطی و درنتیجه پایداری داشته باشد. هدف این پژوهش ایجاد چارچوبی مفهومی برای درک بهتر چگونگی ارتباط انسان و طبیعت به منظور ترسیم راهکارهایی که از طریق آن ها بتوان این ارتباط را تقویت کرد. روش پژوهش باتوجه به ماهیت بیانیه های مطرح شده و رویکرد کیفی آن، تحلیل محتوا و تفسیر یافته هاست. در این مطالعه سعی بر آن است تا بتوان با بررسی دیدگاه ها و رویکردهایی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در رابطه با ارتباط انسان و طبیعت وجود دارد، با درک محتوای نظری و انطباق آن ها با مفاهیم پایداری، به استخراج و تبیین اصولی بنیادین به منظور ارتقای ارتباط انسان و طبیعت پرداخت. در این نوشتار، دادههای مورد نظر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و با کلیدواژه ارتباط انسان ـ طبیعت، جمع آوری و پس از تلخیص و دسته بندی، به شیوه توصیفی و تفسیری مورد تحلیل قرار گرفته اند. بررسی های این پژوهش نشان میدهد برای پیشبرد معنادار و تقویت ارتباط بین انسان و طبیعت، می بایست اقدامات همه جانبه چه در سطح انفرادی و چه در سطح اجتماع و مداخلات سیاستی به سمت تغییرات خاص هدایت شوند که در نهایت این تقویت ارتباطات فردی و اجتماعی انسان با طبیعت میتواند در جهت نیل به اهداف پایداری مؤثر واقع شود.
پرونده مقاله
با وجود تلاشهای فراوانی که در دهههای اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، بهندرت راهحلهایی روشن برای بهکارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاینرو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی ب چکیده کامل
با وجود تلاشهای فراوانی که در دهههای اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، بهندرت راهحلهایی روشن برای بهکارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاینرو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی به چگونگی استخراج راهکارهای طراحی آنان در مواجه با طبیعت و الهام از آن و دستیابی به سرنخ هایی بهمنظور برانگیختن قوه تخیل طراحان در بهره-گیری از آن ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش سعی بر آن است مؤلفه های تأثیرگذار هنر الهام گرفته از طبیعت با تأکید بر معماری اسلامی استخراج و دسته بندی گردد. همچنین كوشش مىشود، بنيادها و اصولی را كه به صورتى عام و چشمگير در فضاهاى معمارى اسلامی با الهام از طبیعت قابلرؤیت و دريافت است، در قالب موضوعهاى مختلف تبيين نمود تا دريچهاى به ادراك بهتر اين معمارى گشوده شود. بر همین اساس هدف از این پژوهش آگاهی از تداعیات ذهنی هنرمندان در فرآیند طراحی، مبتنی بر الگوگیری از طبیعت در جهت بهبود تفکر معماری اسلامی است. نوع این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از مبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای شکلگیری نظری موضوع با روش کتابخانه ای و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمعآوری شده است. در این پژوهش مؤلفه ها و راهکارهایی برای بهره گیری بهتر از هنر و طبیعت جهت انگیزش تخیل و استفاده طراحان از آنها پیشنهاد می گردد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که طبیعت بهصورت کلی تأثیر قابل توجهی بر معماری اسلامی دارد و در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری اثرگذار است. هنر طبیعت همیشه در همهجا حاضر و طبقهبندیناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهامبخشی است. موضوعی که در بناهای شاخص و نمونههای مطروحه از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین معماری اسلامی بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال به کمک طبیعت بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری میکند. لذا برداشتهای فرمگرایانه و ظاهری از طبیعت بهتنهایی کافی نخواهد بود و حضور روح طبیعت در معماری است که به ارتقا و تجلی آن خواهد انجامید. همچنین قابل استنباط است که مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر منطقه و ناحیه بهشدت میتواند بر معماری و کارکردهای آن تأثیرگذار باشد، لذا فرهنگ خاص اسلامی نیز فرمها و کارکردهای خاص خود را به وجود میآورد و همین نکته است که سبب تفاوت معماری اسلامی با سایر بناها می شود.
پرونده مقاله
<p>این مقاله به بررسی نقش طراحی طبیعت‌محور در آموزش معماری ایران و چالش‌های پایداری محیطی می‌پردازد. مسئله اصلی این است که چگونه می‌توان اصول طراحی طبیعت‌محور را در برنامه‌های آموزشی معماری ادغام کرد تا به بهبود کیفیت آموزش و افزایش آگاهی ز چکیده کامل
<p>این مقاله به بررسی نقش طراحی طبیعت‌محور در آموزش معماری ایران و چالش‌های پایداری محیطی می‌پردازد. مسئله اصلی این است که چگونه می‌توان اصول طراحی طبیعت‌محور را در برنامه‌های آموزشی معماری ادغام کرد تا به بهبود کیفیت آموزش و افزایش آگاهی زیست‌محیطی دانشجویان کمک کند. هدف پژوهش، تحلیل تأثیرات طراحی طبیعت‌محور بر پایداری محیطی و ارائه راهکارهایی برای تقویت این رویکرد در آموزش معماری است. روش تحقیق شامل تحلیل کیفی و کمی از مؤلفه‌های کلیدی طراحی طبیعت‌محور و ارزیابی تجربیات عملی در این زمینه است. یافته‌ها نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد، جنبه‌های فنی و زیبایی‌شناختی بر اصول پایداری محیطی اولویت‌دارند که منجر به قطع ارتباط با طبیعت می‌شود. این مطالعه راهکارهایی برای تقویت آموزش طراحی طبیعت‌محور ارائه می‌دهد که می‌تواند به ایجاد شیوه‌های معماری پایدارتر و آگاه‌تر از محیط‌زیست منجر شود. نتایج این پژوهش می‌تواند به‌عنوان مبنایی برای تدوین استراتژی‌های آموزشی و طراحی معماری در راستای پایداری محیطی و ارتقای کیفیت آموزش معماری در ایران مورداستفاده قرار گیرد. این پژوهش با بهره‌گیری از تحلیل نظرات متخصصان و ارزیابی تجربیات عملی، تلاش دارد تا از طریق ادغام مؤثر اصول طراحی طبیعت‌محور در نظام آموزشی کشور، به توسعه محیط‌های ساخته‌شده پایدارتر و افزایش تعامل دانشجویان با محیط‌زیست کمک کند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که طراحی طبیعت‌محور می‌تواند به‌عنوان ابزاری مؤثر برای مقابله با چالش‌های زیست‌محیطی و ارتقای کیفیت زندگی در محیط‌های ساخته‌شده مورداستفاده قرار گیرد.</p>
پرونده مقاله