بررسی پیكربندى ساختار فضایی کاروانسرای شاه عباسی در کرج به روش نحو فضا
محورهای موضوعی :
نسرین مختاری
1
(کارشناسی ارشد معماری، مؤسسه غیرانتفاعی رسام، کرج، ایران.)
الهام اسفندیاری فرد
2
(استادیار گروه معماری، مؤسسه آموزش عالی رسام، کرج، ایران (نویسنده مسئول).)
کلید واژه: بناهای تاریخی, چیدمان فضا, تغییر کاربری, معماری سنتی, کاروانسرا, مدرسه,
چکیده مقاله :
چيدمان فضا مجموعهاي از روشها و تئوريهايي است كه به مطالعه چگونگي اثر متقابل ساختار پيكربندي فضا و سازمان و رفتارهاي اجتماعي میپردازد. بررسی چیدمان فضایی یکی از راهکارهای اساسی ارزیابی کاربریهای هر بنایی است. این موضوع بهویژه در بناهای تاریخی نمود خاصی مییابد زیرا تکنیک چیدمان فضا و ترسیم نمودارهای توجیهی، امکان تحلیل روابط فضایی بناهای معماری را میسر میسازد. کاروانسرای شاه عباسی از تاریخچه چند قرنی برخوردار است که در مقاطع مختلف از کاربریهای مختلف برخوردار بوده است. این مقاله به بررسی چيدمان فضایی كاروانسرای شاهعباسی کرج در دورههای زمانی صفویه و قاجاریه با استفاده از تكنيك اسپیسسینتکس یا همان چیدمان فضا میپردازد و باتوجهبه تغییر کاربری کاروانسرای شاه عباسی به مدرسه در دوره قاجار به دنبال پاسخدادن به این سؤال اصلی است که کاربری جدید به چه اندازه با روابط فضایی کاروانسرای شاه عباسی انطباق داشته است؟ و مزایا و معایب تغییر این کاربری چیست؟ برای پاسخگویی به این سؤال ابتدا با استفاده از روش توصيفي تحليلي و مطالعات كتابخانهاي و برداشتهاي ميداني به بررسي چيدمان فضايي کاروانسرای شاه عباسی در دو دوره صفویه و قاجار پرداخته شده است. در ادامه ترسيم نمودارهاي توجيهي با استفاده از تکنیک نحو فضا و تحليل آنها بر اساس عوامل گوناگون اثرگذار انجام گرفت. نتیجه تحقیق با تحلیل دادهها و مقایسه نمودار توجیهی با نمودارهای مدارس در دوره قاجار حاکی از آن است که چیدمان فضایی جدید کاروانسرای شاه عباسی در عصر قاجار که در نتیجه تغییر کاربری از کاروانسرا به مدرسه صورت پذیرفته بود علیرغم برخی معایب همچون کمتوجهی به سلسلهمراتب دسترسی مناسب و تهویه و تناسبات، به مقدار زیادی با روابط فضایی مدارس آن زمان انطباق دارد.
Space syntax is a set of methods and theories that study how the configuration structure of space, organization, and social behaviors interact. Examining the spatial layout is one of the basic strategies for evaluating the usages of any building. This issue is especially evident in historical buildings because the technique of space syntax and drawing justification diagrams makes it possible to analyze the spatial relationships of buildings. Shah Abbasi Caravanserai has long centuries history and has had different uses in different periods. This article examines the spatial arrangement of Shah Abbasi Caravanserai, located in Karaj, in the Safavid and Qajar periods by using the space syntax technique. Also, by considering the change of Shah Abbasi Caravanserai's use to a school in the Qajar period, it seeks to answer the main question: to what extent did the new use correspond to the spatial relations of Shah Abbasi Caravanserai? What are the advantages and disadvantages of changing this user? To answer this question, first, using the descriptive-analytical method and library studies and field surveys, the spatial arrangement of Shah Abbasi Caravanserai in the Safavid and Qajar periods has been studied. Then, drawing diagrams using the space syntax technique and analyzing them based on various influential factors was done. The research result was concluded through analyzing data and comparing the justification diagrams with school diagrams in the Qajar period, indicating that the new spatial arrangement of Shah Abbasi Caravanserai in the Qajar era was done as a result of changing the use to the school. Also, despite some disadvantages because of this change, including a lack of attention to proper access hierarchy, ventilation, and proportions, it is compatible with the spatial relationships of schools of that time to a large extent.
1- حسینی، آ.، و ارژمند، م. (1392). مطالعة تطبیقی معماری کاروانسراهای برونشهری و شهری ناحیة اصفهان در دورة صفویه (مطالعة موردی: کاروانسراهای مهیار و مادرشاه). فصلنامه علمی–پژوهشی مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، 12، 45-57.
2- رفيع¬فر، ج.، و لرافشان، ا. (1384). بررسي انسان¬شناختي کاروانسراهاي عصر صفوي. مجلهنامه انسانشناسي، 2(4)، 37-60.
3- ریسمانچیان, ا و بل, س. (1389). شناخت کاربردی روش چیدمان فضا در درک پیکره بندی فضایی شهرها. نشریه هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، 2(43)، 49-56.
4- سهيلي، ج.، و رسولي، ن. (1395). مطالعه تطبیقی نحو فضای معماری کاروانسراهای دوره قاجاریه (مطالعه موردی: کاروانسراهای قزوین و کاشان). هویت شهر،10(26)، 47-60.
5- معماريان، غ، (1385). سيري در مباني نظري معماري. تهران: انتشارات سروش دانش.
6- معماریان، غ.، فیضی، م.، کمالی پور، ح.، و موسویان، م. (1391). ترکیب شکلی و پیکره¬بندی فضایی در مسکن بومی: مقایسه تطبیقی عرصه¬بندی فضای مهمان در خانههای سنتی کرمان. فصلنامه مسکن و محیط روستا، 31(138)، 3-16.
7- معماریان، غ. (1381). نحو فضای معماری. صفه، 12(35)، 75-83.
8- ملازاده، ع.، و بارانی پسیان، و.، و خسروزاده، م. (1391). کاربرد چیدمان فضایی در خیابان ولیعصر شهر باشت. مدیریت شهری, 10(29), 81-90.
9- هيلن براند، ر .(1377). معماري اسلامي. ترجمه اعتصام، ا. تهران: شرکت پردازش و برنامهريزي شهري.
10- Brown, F. E. (1990). Comment on Chapman: some cautionary notes on the application of spatial measures to prehistoric settlements. The social archaeology of houses, 93-109.
11- Hillier, B., & Hanson, J. (1997). The reasoning art. In The 1st International Space Syntax Symposium Proceedings.
12- Hillier, B. (2007). Space is the machine: a configurational theory of architecture. Space Syntax.
13- Orhun, D., Hillier, B., & Hanson, J. (1995). Spatial types in traditional Turkish houses. Environment and planning B: Planning and design, 22(4), 475-498.
بررسی پیكربندى ساختار فضایی کاروانسرای شاه عباسی در کرج به روش نحو فضا1
نسرین مختاری1، الهام اسفندیاری فرد2*
1- کارشناسی ارشد معماری، مؤسسه غیرانتفاعی رسام، کرج، ایران.
2- استادیار گروه معماری، مؤسسه آموزش عالی رسام، کرج، ایران (نویسنده مسئول).
تاريخ دريافت: [1/8/1400] تاريخ پذيرش: [11/10/1400]
چکیده
چيدمان فضا مجموعهاي از روشها و تئوريهايي است كه به مطالعه چگونگي اثر متقابل ساختار پيكربندي فضا و سازمان و رفتارهاي اجتماعي میپردازد. بررسی چیدمان فضایی یکی از راهکارهای اساسی ارزیابی کاربریهای هر بنایی است. این موضوع بهویژه در بناهای تاریخی نمود خاصی مییابد زیرا تکنیک چیدمان فضا و ترسیم نمودارهای توجیهی، امکان تحلیل روابط فضایی بناهای معماری را میسر میسازد. کاروانسرای شاه عباسی از تاریخچه چند قرنی برخوردار است که در مقاطع مختلف از کاربریهای مختلف برخوردار بوده است. این مقاله به بررسی چيدمان فضایی كاروانسرای شاهعباسی کرج در دورههای زمانی صفویه و قاجاریه با استفاده از تكنيك اسپیسسینتکس یا همان چیدمان فضا میپردازد و باتوجهبه تغییر کاربری کاروانسرای شاه عباسی به مدرسه در دوره قاجار به دنبال پاسخدادن به این سؤال اصلی است که کاربری جدید به چه اندازه با روابط فضایی کاروانسرای شاه عباسی انطباق داشته است؟ و مزایا و معایب تغییر این کاربری چیست؟ برای پاسخگویی به این سؤال ابتدا با استفاده از روش توصيفي تحليلي و مطالعات كتابخانهاي و برداشتهاي ميداني به بررسي چيدمان فضايي کاروانسرای شاه عباسی در دو دوره صفویه و قاجار پرداخته شده است. در ادامه ترسيم نمودارهاي توجيهي با استفاده از تکنیک نحو فضا و تحليل آنها بر اساس عوامل گوناگون اثرگذار انجام گرفت. نتیجه تحقیق با تحلیل دادهها و مقایسه نمودار توجیهی با نمودارهای مدارس در دوره قاجار حاکی از آن است که چیدمان فضایی جدید کاروانسرای شاه عباسی در عصر قاجار که در نتیجه تغییر کاربری از کاروانسرا به مدرسه صورت پذیرفته بود علیرغم برخی معایب همچون کمتوجهی به سلسلهمراتب دسترسی مناسب و تهویه و تناسبات، به مقدار زیادی با روابط فضایی مدارس آن زمان انطباق دارد.
واژگان کلیدی: بناهای تاریخی، چیدمان فضا، تغییر کاربری، معماری سنتی، کاروانسرا، مدرسه
1- مقدمه
کاروانسراها یکی از بناهای باارزش بهجامانده از تاریخ معماری ایران است که در آنها جهت خلق روابط فضایی، دو موضوع مهم «امنیت» و «دسترسی» اهمیت ویژهای دارند. این دو مؤلفه تعیینکننده عملکردهای2 اساسی این بناهای تاریخی هستند. بدین معنا که در ساخت و تأسیس هر کاروانسرایی بیش از همه، دو فاکتور آرامش و امنیت بخشی در کنار دسترسی به اماکن و فضاهای شهر برای مسافران و تاجران، مدنظربوده است. چنین ویژگیهایی در کاروانسراها ضمن اینکه فضایی برای تبادل کالا و تجارت فراهم میکردند، به محلی برای تبادل فرهنگی میان مسافران از اجتماعات و اقوام مختلف نیز تبدیل میشدند. در این میان کاروانسرای شاه عباسی کرج با قدمت بیش از سیصد سال جزو کاروانسراهای خارج از شهر و برونشهری دستهبندی میشود. موقعیت در دسترس برای کاروانسرای شاه عباسی بهویژه در دورههای پس از صفویه فرصت طلایی کاربریهای گوناگون را برای آن مهیا نمود بهطوریکه در دورههای مختلف، کاربریهای متفاوتی از آن دیده شده است. یکی از کاربریهای این کاروانسرا، تبدیل آن به مدرسه در عصر قاجاریه بود، کاربری که شاید در اذهان بانیان اولیه آن کمتر مطرح بوده است. باتوجهبه این موضوع این مقاله در صدد است تا با بررسی چیدمان فضایی کاروانسرای شاه عباسی کرج با استفاده از تکنیک نحو فضا و ترسیم نمودارهای توجیهی، به بررسی این موضوع بپردازد که چه میزان کاربری مدرسه با چیدمان فضای کاروانسرای شاه عباسی انطباق داشته است؟ و اساساً مزایا و معایب این تغییر کاربری چه بوده است؟
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
واژه سینتکس یا نحو در لغت مترادف نظم کلمات در جمله است (معماریان، 1381). در همین چارچوب سينتكس يا نحو در معماری به معنای بررسي ارتباط هر واحد فضايي در يك مجموعه فضاي همجوار است، درست مانند بررسي يك کلمه درون يك متن و ارتباط آن با سایر کلمات. اگر بنای يك شيء مركب از يك سيستم ارتباط فضايي تلقي شود، نمود اين سيستم ارتباطي در قالب يك طرح خواهد بود. شناخت اين طرحها و الگوها، شناخت روابط اجتماعي را در پی دارد كه در داخل فضاها اتفاق ميافتد و شناخت روابط اجتماعي در فضاها نسبت به فرم يا شكل كلي فضا در درجه نخست اهميت قرار میگیرد. در نهايت ارائهدهندگان روش اسپيس سينتكس معتقدند كه با كاربرد آن میتوان روابط اجتماعي در فضا را بهخوبی فهميد و آن را تجزیهوتحلیل كرد (معماریان، 1385).
ایده کلی این تکنیک آن است که فضاها را میتوان به مؤلفههایی تقسیم نمود، بهعنوان شبکههای انتخاب شده مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و سپس بهعنوان نقشهها و نمودارهایی معرفی کرد که ارتباط و یکپارچگی نسبی آن فضاها را توصیف کند؛ بنابراین عمق و همبستگي فضاها از ويژگيها و مفاهيمي است كه در اين روش به بحث گذاشته میشود. توجيهي توليدي از اين روش، يك سري الگوي روابط فضايي موجود در پلان معماري را منعكس میکنند كه البته اين بخش بدون درنظرگرفتن مقياس فضاها صورت میگیرد.
این روش اولين بار توسط بيل هيلير3 و جوليان هانسن4 از اوايل دهه هفتاد در انگلستان مطرح شد، كه موجب گشایش باب تازهای از ریختشناسی در معماري شد. آنها در ابتدا این موضوع را مطرح کردند که ساختمانها و سکونتگاهها صرفاً محصول فرایندهای اجتماعی نیستند بلکه در تولید این فرآیندها نیز نقش دارند؛ لذا براي رسيدن به هدف خود فن ترسيمي را به نام نمودارهاي توجيهي ارائه دادند. اين روش ترسيمي به آنها امكان شبیهسازی الگوهاي مختلف فضايي را میداد (Hillier, 2007).
هيلير و هانسون میگویند تكنيكهايي كه ما آن را «اسپيس سينتكس» مینامیم دقيقاً باهدف بررسی يكي از حوزههای اصلي معماري، يعني «فضا» است. اسپيس سينتكس وسيلهاي براي مطالعه معماري و پديدههاي شهري به صورت مستقيم است و اميدواريم از طريق آن بتوانيم طرحهاي رابطهاي غيراستدلالي كه ساختار مشخصه فرمها است را تشخيص دهيم. دو دهه توسعة تدريجي اين تکنیکها ما را متقاعد كرده كه در معماري يك ويژگي رابطهاي خاص وجود دارد كه ما آن را «پيكربندي»5 مینامیم. پيكربندي معنايي بيش از مجموعه روابط صرف را ميدهد یعنی مجتمعي از روابط بههموابسته با دو خصيصه مهم: يكي اينكه پيكربندي زماني كه از جنبههای مختلف درون آن ديده میشود، متفاوت است و ديگري اينكه وقتي بخشي از پيكربندي تغيير میکند، كل ممكن است تغيير يابد. اسپيس سينتكس پيكربندي روابط جزء به كل است و قصد دارد تا هر يك از اين پیکربندیهای خاص را بهصورت مشخص و كميتي پايدار بيان گردد. اسپيس سينتكس نيز از ويژگي غيراستدلاليگري بهره میبرد و اين از طريق استفاده از نمايش گرافيكي خواص پيكربندي، كه ازجمله ویژگیهای كمي آن است محقق میگردد، بنابراين چشم بصري و ذهن تحليلي میتوانند با يكديگر در يافتن الگوهاي پنهان در مسائل معماري به كار گرفته شوند. (Hillier & Hanson , 1997)
نحوفضا را این گونه نیز تعریف میکند: «مجموعهای از تکنیکها برای معرفی کردن و توصیف الگوهای فضایی است. این تکنیکها میتوانند الگوهای فضایی در ساختارهای دو بعدی به دست آمده را عرضه کنند.» (Orhun , Hillier & Honson, 1995) اين روش، درگام نخست، تمام سنتهاي طراحي را زير پا گذاشته و با ارائهي راه حلّي كمي، سطوح كاربرد نظريه را محدود كرد؛ اما با روشن شدن ابعاد اين روش از جانب افرادي همچون كاسموك، رويكرد كيفي به جامعه، انسان و روابط انسان با كالبد شهر به وجود آمد. روش تحليل چيدمان فضا بهطور عمده از سه نظريه در حوزه هاي فلسفي، جغرافياي انساني و رياضي سود ميبرد و با استفاده از نرمافزارهای خاصي در رايانه، فرم فضاهاي شهري را مدلسازی ميكند. نظريه چيدمان فضايي مانند اكثر نظريهها داراي منشأ هستیشناسی و شناختشناسی است . اين نظريه بهطور عمده نظريهاي است كه با نگاه نو به فضا و مكان بهویژه فضاهاي زيستي انسان اجتماعي آغاز میشود (ملازاده، بارانی پسیان و خسروزاده، 1389).
اين نظريه بر اين باور است كه فضا هسته اوليه و اصلي در چگونگي رخدادهاي اجتماعي و فرهنگي است؛ اگرچه ازآنجاییکه فضا خود نيز در خلال فرآيندهاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي شكل ميگيرد معمولاً بهعنوان بستري براي فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي در نظر گرفته میشود تا جایی كه فرم آن معمولاً در نظر گرفته نشده و بهصورت نامرئي فرض ميشود. تاكيد اين نظريه بر اين است كه در درك عميق فضاهاي شهري، نقش هر فضاي شهري بهصورت انفرادي و خصوصيات فردي آن فضا در مقیاس خرد در مقابل نقش آن در تركيب با ديگر عناصر شهر و خصوصياتش در مقياس كلان و كل سيستم شهري از اهميت كمتري برخوردار است (ریسمانچیان و بل، 1389).
در مجموع میتوان گفت اسپيس سينتكس مجموعهای از روشها و تئوریهایی است كه به مطالعه پيكربندي فضا، در مقياس معماري و شهري براي دريافت چگونگي اثر متقابل ساختار پيكربندي فضا و سازمان اجتماعي و رفتارهاي اجتماعي میپردازد.
برای خواندن روابط اجتماعی موجود در فضاها از ابزاری ترسیمی به نام نمودار توجیهی استفاده میشود. این نمودار، ویژگیهای ارتباطی داخلی پلان را نشان میدهد. مهمترین جنبه استفاده از این نمودارها آزمودن سیرکولاسیون داخلی یا کلی هر فضا است (سهيلي و رسولي،