بررسی نقش عوامل اقتصادی- اجتماعی در چگونگی شکلگیری معماریِ مسکن ارزانقیمت در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران
محورهای موضوعی :
نیلوفر صباح
1
(دانشجوی دکتری، مهندسی معماری، گروه معماری، مؤسسه آموزش عالی دیلمان، لاهیجان، ایران)
رضا پرویزی
2
(عضو هیئتعلمی مؤسسه آموزش عالی دیلمان، گروه معماری، لاهیجان، ایران (نویسنده مسئول).)
کلید واژه: مسکن, ارزان قیمت, معماری, عوامل اقتصادی- اجتماعی,
چکیده مقاله :
این تحقیق به بررسی و مطالعهی نقش عوامل اقتصادی- اجتماعی در چگونگی شکلگیری معماریِ مسکن ارزانقیمت در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران میپردازد. عواملی که بر شکلگیری معماری مسکن ارزانقیمت مؤثر میباشد هم در بعد اقتصادی و هم در بعد اجتماعی بررسی و مطالعه خواهد شد. همچنین در اين مقاله رابطهی میان کنش مؤلفههای اجتماعی- اقتصادی را با سندروم مسكن ملكي، در قالب الگوي مسکن ارزانقیمت تبیین شد. نمونه موردي موردمطالعه، معماری مسکوني معاصر در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران بود كه به علت اثرگذاری مسائل اجتماعی و اقتصادی و چالشهای عمده این دوره بررسي میشوند، و با تبيين مؤلفههای اقتصادی – اجتماعی و تدقيق نسبتهای آنها باهم و سایر مؤلفههای جانبی به مدل شکلگیری مسكن ارزانقیمت و ارائه اصول طراحی بهتر برای معماران در جهت استفاده مطلوب فضا دستیافت. نشان داده میشود که تغییر شرایط مسکن از مهمترین عرصههای تحولات ناشی از گسترش شهرنشینی بوده است. گروه هدف میتواند قشر عمومی جامعه، کارگران، کارمندان، بازنشستگان، زنان سرپرست خانوار، خانوارهاي داراي سرپرست جوان و ... باشد. براي تأمین مسکن امن و سالم و در استطاعت مالی خانوار میتوان هدفهاي برنامهای افزایش توان خانوارها در تأمین مسکن و مقاومسازی مساکن موجود را به کمک برنامههای اجرایی مختلف در نظر خواهیم گرفت. درنهایت راهکارهاي واقعی براي کاهش قیمت مسکن پیشنهاد و ارائه میگردد.
1- اطهاري، ك. (1384). فقر مسکن در ایران: فقر سیاست اجتماعی. رفاه اجتماعی، 5(18)، 113-127.
2- اطهاري، ك.، و جواهري¬پور، م. (1383). طرح پژوهشی نظام مالی تأمین مسکن کمدرآمده. وزارت مسکن و شهرسازي، سازمان ملی زمین و مسکن، تهران.
3- انتظاری، ش. (1391). ارتقاي هم¬پيوندي و انسجام اجتماعي حوزههای مسكوني به كمك طراحي شهري، نمونه موردي: محله فاز 5 شهرك غرب. پایان نامه براي دریافت درجه¬ي کارشناسی ارشد طراحی شهري، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
4- اهري، ز.، ارجمندنیا، ا.، حبیبی، م.، و خسروخاور، ف. (1367). مسکن حداقل. مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن. تهران.
5- چگنی، ع. (1395). سرمقاله فصلنامه علمی اقتصاد مسکن، 56، 9-7.
6- حیدری، م. (1393). راهنمای ارتقاء کیفی محیطهای مسکن مهر با تکیه بر سازگاری با الگوهای فرهنگی-اجتماعی کاربران با تأکید ویژه بر نمونه مسکن مهر شهرکرد. پایان¬نامه براي دریافت درجه¬ي کارشناسی ارشد طراحی شهري، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
7- خودکار، ا، (1373). توسعه اجتماعي در شهرهای جديد، نمونه موردی: شهر جدید شاهینشهر. پایان¬نامه براي دریافت درجه¬ي کارشناسی ارشد شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
8- زبردست، ا. (1380). کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در برنامهریزی شهری و منطقهای. نشریه هنرهای زیبا، 10، 13-21.
9- سنگتراش، ف.، و کریمی¬فر، ل. (1400). بررسی علل پیدایش نمای نئوکلاسیک (رومی) با تأکید بر رویکرد رفتارگرایی جان بی واتسون (نمونه موردی: ساختمان¬های مسکونی شهر «شاهین¬شهر»). پژوهشهای معماری نوین، 2(1)، 97 - 118
10- سیفالدینی، ف. (1373). مسکن حداقل. سمینار سیاست¬های توسعه مسکن در ایران.
11- شواي، ف. (1375). شهرسازي تخیلات واقعیات. ترجمه حبیبی، م. انتشارات دانشگاه تهران. تهران.
12- صرافی، م. (1382). بازنگري ویژگیهای اسکان خودانگیخته؛ مجموعه مقالات حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی. انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. تهران.
13- عزیزي، م. م. (1383). جايگاه شاخصهای مسکن در فرآيند برنامهریزی مسکن. نشريه هنرهای زيبا، 17، 42-31.
14- غمامی، م؛ و همکاران.(1386) . مدیریت یکپارچه و حل مسئله اسکان غیررسمی؛ تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازي و معماري ایران.
15- فرزادنیا، ن. (1387). راهنمای طراحي شهری معطوف به پايداری اجتماعي در گرگان. پایان¬نامه براي دریافت درجه¬ي کارشناسی ارشد طراحی شهري، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
16- فروغیان، س.، و ذوالفقارزاده، ح. (1401). مقایسه مصالح آجر (سنتی) و هبلکس (جدید) در میزان مصرف انرژی و اقتصاد. پژوهشهای معماری نوین، 2(2)، 23 – 35.
17- قاسم شریفی، ت. (1397). ارزیابي کارآمدی مسكن مهرازنظر برنامهریزی مسكن، مبتني بر مسکن اجتماعي (مورد پژوهی: شهر جدید پرند، شهر جدید پردیس). پایان¬نامه براي دریافت درجه¬ي کارشناسی ارشد برنامهریزی شهري، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
18- کامی شیرازی، م.، سلطان¬زاده، ح.، و حبیب، ف.. (1396). نقش گروههای اجتماعی-فرهنگی در شکلگیری کوی¬های مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران. پژوهشهای انسانشناسی ايران، 7(2)، 49-25.
19- مهرآرا، گ. (1390). لزوم طراحي شهری در توسعههای جديد شهر با تأکيد بر نقش مسكن مهر، نمونه موردی: تدوین سند راهبردی طراحی شهری شهرک گلمان ارومیه. پایان¬نامه براي دریافت درجه¬ي کارشناسی ارشد طراحی شهري، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
20- Benros, D., & Duarte, J. P. (2009). An integrated system for providing mass customized housing. Automation in construction, 18(3), 310-320.
21- Beracha, E., & Johnson, K. H. (2012). Lessons from over 30 years of buy versus rent decisions: Is the American dream always wise?. Real Estate Economics, 40(2), 217-247.
22- Conley, D., & Gifford, B. (2006, March). Home ownership, social insurance, and the welfare state. In Sociological forum (Vol. 21, pp. 55-82). Springer US.
23- Di, Z. X., Belsky, E., & Liu, X. (2007). Do homeowners achieve more household wealth in the long run?. Journal of Housing Economics, 16(3-4), 274-290.
24- Doling, J., & Ronald, R. (2010). Home ownership and asset-based welfare. Journal of housing and the built environment, 25, 165-173.
25- Eriksen, M. D. (2010). Homeownership subsidies and the marriage decisions of low-income households. Regional Science and Urban Economics, 40(6), 490-497.
26- Farzanegan, M. R., & Gholipour, H. F. (2016). Divorce and the cost of housing: evidence from Iran. Review of Economics of the Household, 14, 1029-1054.
27- Galster, G., Marcotte, D. E., Mandell, M. B., Wolman, H., & Augustine, N. (2007). The impact of parental homeownership on children's outcomes during early adulthood. Housing Policy Debate, 18(4), 785-827.
28- Grinstein-Weiss, M., Yeo, Y. H., Manturuk, K. R., Despard, M. R., Holub, K. A., Greeson, J. K., & Quercia, R. G. (2013). Social capital and homeownership in low-to moderate-income neighborhoods. Social Work Research, 37(1), 37-53.
29- Harris, R., & Giles, C. (2003). A mixed message: the agents and forms of international housing policy, 1945–1973. Habitat international, 27(2), 167-191.
30- Herbert, C. E., & Belsky, E. S. (2008). The homeownership experience of low-income and minority households: A review and synthesis of the literature. Cityscape, 5-59.
31- Herbert, C. E., McCue, D. T., & Sanchez-Moyano, R. (2013). Is homeownership still an effective means of building wealth for low-income and minority households?(Was it ever?). Homeownership Built to Last, 10(2), 5-59.
32- Hui, E. C., Zheng, X., & Hu, J. (2012). Housing price, elderly dependency and fertility behaviour. Habitat International, 36(2), 304-311.
33- Kulu, H., & Steele, F. (2013). Interrelationships between childbearing and housing transitions in the family life course. Demography, 50(5), 1687-1714.
34- Kulu, H., & Vikat, A. (2007). Fertility differences by housing type: The effect of housing conditions or of selective moves?. Demographic research, 17, 775-802.
35- Lauster, N. T. (2008). Better homes and families: Housing markets and young couple stability in Sweden. Journal of Marriage and Family, 70(4), 891-903.
36- Lauster, N. T. (2010). Housing and the proper performance of American motherhood, 1940–2005. Housing Studies, 25(4), 543-557.
37- Lauster, N. T., & Fransson, U. (2006). Of marriages and mortgages: The second demographic transition and the relationship between marriage and homeownership in Sweden. Housing Studies, 21(6), 909-927.
38- Malmberg, B. (2010). Low Fertility and the Housing Market: Evidence from Swedish Regional Data/Basse Fécondité et Marché du Logement: Une Analyse de Données Régionales Suédoises. European Journal of Population/Revue européenne de Démographie, 229-244.
39- Mandic, S. (2008). Home-leaving and its structural determinants in Western and Eastern Europe: An exploratory study. Housing studies, 23(4), 615-637.
40- Mulder, C. H. (2006). Home-ownership and family formation. Journal of housing and the built environment, 21, 281-298.
41- Mulder, C. H. (2013). Family dynamics and housing: Conceptual issues and empirical findings. Demographic research, 29, 355-378.
42- Mulder, C. H., & Billari, F. C. (2010). Homeownership regimes and low fertility. Housing studies, 25(4), 527-541.
43- Rainer, H., & Smith, I. (2010). Staying together for the sake of the home?: house price shocks and partnership dissolution in the UK. Journal of the Royal Statistical Society: Series A (Statistics in Society), 173(3), 557-574.
44- Sclar, Elliot D & et al (2005), The 21st century health challenge of slums and cities, The lancet, vol 365.London.
45- Sierminska, E., & Takhtamanova, Y. (2012). Financial and housing wealth and consumption spending: cross-country and age group comparisons. Housing Studies, 27(5), 685-719.
46- Ström, S. (2010). Housing and first births in Sweden, 1972–2005. Housing Studies, 25(4), 509-526.
47- Toussaint, J., Szemzo, H., Elsinga, M., Hegedüs, J., & Teller, N. (2012). Owner-occupation, mortgages and intergenerational transfers: The extreme cases of Hungary and the Netherlands. International Journal of Housing Policy, 12(1), 69-90.
48- Turner, J. F. C. (1967). Barriers and channels for housing development in modernizing countries. Journal of the American Institute of Planners, 33(3), 167–181.
49- Turner, M. A., & Kingsley, G. T. (2016). Federal programs for addressing low-income housing needs: A policy primer.
50- Turner, T. M., & Luea, H. (2009). Homeownership, wealth accumulation and income status. Journal of Housing Economics, 18(2), 104-114.
51- UNCHS (2001) "Human Settlement Condition of Urban Poor' and " Habitat Backgrounder: fact
52- Walder, A. G., & He, X. (2014). Public housing into private assets: Wealth creation in urban China. Social Science Research, 46, 85-99.
53- Westaway, M. S. (2006). A longitudinal investigation of satisfaction with personal and environmental quality of life in an informal South African housing settlement, Doornkop, Soweto. Habitat International, 30(1), 175-189.
54- Zavisca, J. (2012). Housing the New Russia (Ithaca, NY, & London, Cornell University Press).
55- Zavisca, J. R., & Gerber, T. P. (2016). The socioeconomic, demographic, and political effects of housing in comparative perspective. Annual Review of Sociology, 42, 347-367.
بررسی نقش عوامل اقتصادی- اجتماعی در چگونگی شکلگیری معماریِ مسکن ارزانقیمت در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران
نیلوفر صباح1، رضا پرویزی2*
1- دانشجوی دکتری، مهندسی معماری، گروه معماری، مؤسسه آموزش عالی دیلمان، لاهیجان، ایران.
2- عضو هیئتعلمی مؤسسه آموزش عالی دیلمان، گروه معماری، لاهیجان، ایران (نویسنده مسئول).
Parvizi1354@gmail.com
تاریخ دریافت: [27/6/1401] تاریخ پذیرش: [28/10/1401]
چکیده
این تحقیق به بررسی و مطالعهی نقش عوامل اقتصادی- اجتماعی در چگونگی شکلگیری معماریِ مسکن ارزانقیمت در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران میپردازد. عواملی که بر شکلگیری معماری مسکن ارزانقیمت مؤثر میباشد هم در بعد اقتصادی و هم در بعد اجتماعی بررسی و مطالعه خواهد شد. همچنین در اين مقاله رابطهی میان کنش مؤلفههای اجتماعی- اقتصادی را با سندروم مسكن ملكي، در قالب الگوي مسکن ارزانقیمت تبیین شد. نمونه موردي موردمطالعه، معماری مسکوني معاصر در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران بود كه به علت اثرگذاری مسائل اجتماعی و اقتصادی و چالشهای عمده این دوره بررسي میشوند، و با تبيين مؤلفههای اقتصادی – اجتماعی و تدقيق نسبتهای آنها باهم و سایر مؤلفههای جانبی به مدل شکلگیری مسكن ارزانقیمت و ارائه اصول طراحی بهتر برای معماران در جهت استفاده مطلوب فضا دستیافت. نشان داده میشود که تغییر شرایط مسکن از مهمترین عرصههای تحولات ناشی از گسترش شهرنشینی بوده است. گروه هدف میتواند قشر عمومی جامعه، کارگران، کارمندان، بازنشستگان، زنان سرپرست خانوار، خانوارهاي داراي سرپرست جوان و ... باشد. براي تأمین مسکن امن و سالم و در استطاعت مالی خانوار میتوان هدفهاي برنامهای افزایش توان خانوارها در تأمین مسکن و مقاومسازی مساکن موجود را به کمک برنامههای اجرایی مختلف در نظر خواهیم گرفت. درنهایت راهکارهاي واقعی براي کاهش قیمت مسکن پیشنهاد و ارائه میگردد.
واژگان کلیدی: مسکن، ارزان قیمت، معماری، عوامل اقتصادی- اجتماعی
1- مقدمه
الگوهاي مختلف شکلدهنده به معماری مسکونی معاصر، نمایانگر بازتاب ریشههای عمیق اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در آن است. خانه، از مؤلفههای اساسی در جهت فهم کلیت زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ساكنان است كه، مطالعهی ابعاد مختلف فضاهای سکونتگاهی، منطبق با کلیت نظام اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حاکم در جامعه، در میان افراد از هر قوم یا ملتی شکل میگیرد (کامی شیرازی، سلطانزاده و حبیب، 1396).
بخش مسکن را میتوان یکی از مهمترین بخشهای توسعه در یک جامعه دانست. این بخش با ابعاد وسیع اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و کالبدی خود اثر گستردهای در ارائه ویژگیها و سیماي جامعه به مفهوم عام دارد (عزیزي، 1383) و از دیرباز بهعنوان اصلیترین نیازهاي گروههای انسانی مطرح بوده است. علاوه بر این، مهمترین عامل تأثیرگذار در میزان رضایتمندي فرد از سکونت در یک منطقه، مسکن و شرایط محیطی آن است (Westaway, 2006). علیرغم اهمیت مسکن در زندگی بشر، تأمین مسکن مناسب براي همه انسانها، یکی از معضلات کنونی جوامع انسانی است. درواقع از قرن 18 میلادي همزمان با انقلاب صنعتی و هجوم جمعیت جویاي کار از روستا به شهر مسئلهای به نام مسکن رخ نشان میدهد (شواي، 1375). از آن زمان تاکنون تلاشهای بسیاري در این زمینه انجام شده است؛ اما همچنان 20 درصد جمعیت جهان فاقد خانهای در شأن زندگی هستند (صرافی، 1382).
از طرف دیگر، در کشور ما افزايش جمعیت در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ونیز بروز جنگ تحمیلی باعث جابهجايی جمعیت از مناطق جنگزده به شهرهای بزرگ آن زمان گرديد و نیز در پی آن آثار و تبعات جنگ و سیاستهای اقتصادی در پیش گرفته از سوی دولت سیاستهای تعديل يا آزادسازی شهرهای بزرگ را با مسائل و مشکلات فراوانی بالاخص در تأمین مسکن اين جمعیت روزافزون مواجه ساخت باید توجه داشت که بیمسکنی عمدتاً دامنگیر اقشار کمدرآمد يا اقشار با درآمد ثابت؛ مانند کارگران و کارمندان میباشد؛ بنابراين، تأمین مسکن مناسب برای اين اقشار، از رکنهای حقوق اساسی مردم است (قاسم شریفی، 1397).
در حال حاضر در بخش مسکن، عدم توازن بين عرضه و تقاضا مطرح است؛ طبق گزارش ارائهشده در مقدمه فصلنامه علمی اقتصاد مسکن، علیرغم وجود بیش از 2.5 میلیون واحد مسکونی خالی در کشور، حدود 30 درصد از جمعیت شهري کشور در بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند و از مسکن مناسب، ایمن و بهداشتی بهرهمند نيستند و از طرف ديگر، بهواسطه شرايط اقتصادي در گروه اجتماعي با ميانگين درامد پايين، تقاضا براي مسکن کوچک و ارزانقیمت بالا است (چگنی، 1395). همچنین مسکن ارزان قیمت، عبارت است از فضایی که با حداقل امکانات، شرایط مناسب زیستی- سکونتی را جهت رشد مادی و معنوی ساکنان خود فراهم سازد (سیفالدینی، 1373) بطوریکه نیازهای سکونتی خانوادههای کمدرآمد ایرانی را موردتوجه قرار دهد، به صورتی که از یک سو، تأمین این نیازهای سکونتی از حداقل حیاتی- سکونتی کمتر نباشد و از سوی دیگر، با امکانات و شئون و حقوق اجتماعی فرد و خانوار او تناسب داشته باشد (اهری، ارجمندنیا، حبیبی و خسروخاور، 1367). بر اين اساس، در دوره اخير، الگوی مسکن ارزانقیمت ازجمله مسائل قابلتوجه خاص است زیرا تاثیر این معماری طیف وسیعی از ایجاد زمینههای مؤثر بر کیفیت زندگی ساکنان تا بروز مسائل روانی تاثیرات فرهنگی- اجتماعی را شامل میشود؛ همچنين در مقياس فرادست، تاثير قابل توجهي بر بافت و منظر شهري دارد. روند تأمین سرپناه در دوران معماري از طرف ديگر، در دوران پس از انقلاب، به دلیل عدم قوام مورد انتظار از طرف دولت جهت اقدامهای مبتنی بر برنامهریزی، براي اعطای امتیازاتی در راستای دیدگاه حاکم برای خانهدار شدن و تامين مسکن ملکی براي عموم بر اساس فرهنگ غالب مشهود است كه با عنوان «سندروم مسكن ملكي» مطرح میگردد. این نوع نگاه برای کمک به گروههای خاص برای «خانهدار شدن» در همه دورههای برنامهای در سالهای بعد نیز ادامه مییابد تا اینکه در نیمه دوم دهه 1380 منجر به بروز پروژه «مسکن مهر» میگردد (جدول 1). این برنامه بازهم تعبیری ویژه از «تامین سرپناه» آن هم به صورت ملکی مجددا تثبیت کرد که نه واقعبینانه بود و نه عملیاتی، بهویژه که چنین تعهدی در شرح وظایف هیچ دولتی در طیف گسترده انواعشان به لحاظ دامنه مداخلات و وظایفشان سابقه ندارد. امری که فقط باید آن را حاصل عوارض «سندروم مسکن ملکی» دانست که بروز آن در میان اين قشر اجتماعي بهعنوان جایگزیني براي تامین رفاه اجتماعی در شرايط اقتصادی- اجتماعی معاصر، دانسته میشود. جدول 1- سابقه برنامهها و قوانين مسکن گروه های کمدرآمد در ایران را نشان می دهد. شکل ۱ مدل پیشنهادی سازمان برنامهوبودجه برای تامین مسکن گروههای کمدرآمد را نشان می دهد.
جدول 1. سابقه برنامهها و قوانين مسکن گروه های کمدرآمد در ایران (وبسایت رسمی دفترهیئت دولت Cabinetoffice.ir)
نقاط مهم | قوانين و اقدامات |
قبل از انقلاب | ساختن مسکن برای افراد بی بضاعت و کمدرآمد مانند کوی 11 آبان و نازی آباد در تهران |
برنامه اول پس از انقلاب | امکان دسترسی مردم به مسکن با اجاره مناسب و ایجاد زمینه تولید مسکن استیجاری کافی (تبصره 11) |
سال 1372 | قانون تهیه مسکن برای افراد کم درامد |
برنامه دوم | ایجاد تسهیلات لازم در جهت تأمین مسکن ارزان برای جوانان متأهل (بند ی تبصره 60) |
سال 1377 | قانون تشویق احداث و عرضه واحدهای مسکونی استیجاری و آئیننامه اجرایی آن |
برنامه سوم پس از انقلاب | حمایت از متقاضیان مسکن در راستای تقویت توان مالی آنها و سادهسازی استفاده از تسهیلات بانکی برای خرید یا احداث مسکن (ماده 139) حمایت از خانوادههای شهدا و جانبازان متقاضی مسکن و در راستای تقویت توان مالی آنان (ماده 141) |
برنامه چهارم پس از انقلاب | حمایت از ایجاد و بهرهگیری از مشارکت تشکلها، انجمنها و گروههای خیر مسکنساز برای اقشار آسیبپذیر (بند د ماده 30) دادن یارانه کارمزد تسهیلات مسکن به سازندگان (بخشهای خصوصی، تعاونی و عمومی) واحدهای مسکونی ارزانقیمت و استیجاری (بند د ماده 30) |
سال 1384 | آییننامه اعطای تسهیلات خرید مسکن کوچک به کارمندان کمدرآمد |
سال 1384 | آییننامه نحوه پرداخت تسهیلات قرضالحسنه به مستأجران کمدرآمد |
سال 1386 | طرح مسکن مهر |
سال 1387 | قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن و آییننامه اجرایی |
سال 1388 | قانون هدفمندی کردن یارانهها (بند ب ماده - 7 کمک به تأمین هزینه مسکن، مقاومسازی مسکن) |
سال 1393 | موافقتنامه بین وزارت راه و شهرسازی برای ساخت مسکن اجتماعی (مسکن امید) |
شکل ۱. مدل پیشنهادی سازمان برنامهوبودجه برای تأمین مسکن گروههای کمدرآمد ]مؤلف[
کيفيت توسعههای مسكوني معاصر بخصوص گونه های قابل استطاعت در ايران همواره تحت تأثير بازار، قوانين و سايت و با ناديده گرفتن ابعاد اقتصادی و اجتماعي ساکنان به عدم پاسخدهی فضاهای بيروني اين مجموعههای مسكوني منجر شده است (فروغیان و ذوالفقارزاده، 1401). اين موضوع بخصوص در پروژه مسكن مهر با استقرار بي واسطه آپارتمان کنار خیابان، گونه ای از رابطه سكونت و جامعه را تعريف ميکند که سراسر خشونت بوده و فارغ از فرصتي برای بروز تعاملات و ديگر فعاليتهای خلاقه و متنوع کاربران مسكن مهر برای رنگ تعلق بخشيدن به فضا میباشد (سنگتراش و کریمیفر، 1400). در نمونه کرمان تدارک حضور ساکناني عمدتاً از طبقات اقتصادی پايين در محیطهای ناسازگار ناديده گرفتهشده، همزيستي ناگزير افرادی با چنين وضعيت اقتصادی و اجتماعي و در نظر نگرفتن حریمهای مورد انتظارشان توسط طراحان سبب شده است آنها الگوهای رفتاری را اتخاذ کنند که نه تنها درونگراست بلكه به دور از فرهنگ شهرنشيني بوده، متفاوت با نيت طراح برای نحوه استفاده از فضاهاست و زندگيهايي خوشهای را در فضاهای داخلي و خارجي سبب شده است. ظاهراً گرایشهای جديد رفتاری ناشي از همين نحوه طراحي میباشد. در مسكن مهر کرمان ساختار فضايي هيچ ارتباطي با فرهنگ و نتيجتاً رفتار مردم نداشته است. بدين ترتيب تناقضي بين فضای طراحیشده يكنواخت ناسازگار و کاربراني با الگوی رفتاری و شيوه زندگي متنوع شکلگرفته که موجب عدم شکلگیری حس تعلق شده، به فروش واحدها توسط صاحبانشان و مهاجرتهای گسترده دامن زده است (حیدری، 1393).
همچنین در اين تحقيق در نظر است، بر مبناي تئوری کنش متقابل پارسونز، رابطهی میان کنش مؤلفههای اجتماعی- اقتصادی را با سندروم مسكن ملكي، در قالب الگوي مسکن ارزانقیمت تبیین شود. نمونه موردي موردمطالعه، معماری کوی های مسکوني معاصر کرمان دردوران بعد از انقلاب اسلامی ایران است كه به علت اثرگذاری مسائل اجتماعی و اقتصادی و چالشهای عمده این دوره بررسي میشوند، و با تبيين مؤلفههای اقتصادی – اجتماعی و تدقيق نسبتهای آنها باهم و سایر مؤلفههای جانبی به مدل شکلگیری مسكن ارزانقیمت و ارائه اصول طراحی بهتر برای معماران در جهت استفاده مطلوب فضا دست خواهد يافت و نمونههای منتخب را مورد تحليل قرار خواهد داد.
در بیان ضرورت پرداختن به این موضوع باید گفت: در عصر حاضر خرید واحد مسکونی نماد بزرگترین سرمایهگذاری فقرا است و واحدهاي مسکونی شخصی بالغبر 75 تا 90 درصد ثروت خانوارها در کشورهاي در حال توسعه و گذار (اقتصادهاي در حال تکوین) را تشکیل میدهد که مبلغ آن به سه تا شش برابر درآمد سالیانه خانوارها میرسد. افزون بر این مسکن حدود 15 تا 40 درصد از هزینههای ماهیانه خانوارها را در سراسر جهان به خود اختصاص میدهد و سرمایهگذاری در مسکن 15 تا 35 درصد کل سرمایهگذاریها را در جهان شامل میشود. ساختوساز مسکن و بخشهای مرتبط به آن حدود 9 درصد از کل اشتغال جهانی را به خود اختصاص میدهد (اطهاري و جواهري پور، 1383). در کشوري نظیر ایران که نابرابري درآمدي گروههای مختلف بسیار شدید است. پرداختن به اولویتهای گروههای کمدرآمد از نخستین ضرورتهای توسعه ملی محسوب میشود. در رابطه با نابرابریهای درآمدي در ایران شایان توجه است که شاخص نابرابري ضریب جینی در ایران برابر 442/0 بوده که در مقایسه با کشورهاي توسعهیافته بسیار بد (بالا) و تنها از برخی از کشورهاي توسعه یابنده کمتر است؛ اما مهمتر از آن شاخص شکاف درآمدي یا نسبت هزینه (درآمد) بالاترین دهک به پایینترین است، این نسبت در ایران در همان سال بالغبر 9/18 برابر بوده که حتی از کشورهایی که ضریب جینی آنها بالاتر از ایران بوده نیز بیشتر است (اطهاري، 1384). بنابراین ضرورت انجام تحقیق بدین لحاظ نیز کاملاً مشهود است.
همچنین، اگر مفهوم» خانه «را در تاريخ و انديشه متفكران مسلماني چون» خواجهنصیرالدین طوسي «دنبال کنيم، از خانه به عنوان محل انس و الفت تعبيرمي كنند و عناصر مادی و فيزيكي را که ما امروزه میشناسیم به عنوان بخشي از تعريف خانه و منزل در نظر میگیرند. اين نيست که فقط جمعيتي را درجايي مستقر کنيم بلكه رشد همزمان و توأمان آن عناصر مادی باجان است که سكونت را معني میدهد. خانه (مسكن) از نگاه خواجه نصير جان دارد، حيات دارد و بخشي از هويت کساني است که در آنجا زيست میکنند، در صورت از بين رفتن اين مناسبات مفاهيمي به اسم آرامش، الفت و انس در خانه به وجود نخواهد آمد. جدای از بحث عرضه و تقاضای مسكن، آنچه اهميت دارد ویژگیها اجتماعي و اقتصادی افراد متقاضي مسكن ميباشد که قشر وسيعي از جامعه را تشكيل میدهند و میتوانند در طرح مسكن ارزانقیمت در يک محيط مشترک زندگي کنند (حیدری، 1393). اينجاست که لزوم تحقيقات در اين رابطه آشكار میشود.
از طرف دیگر، اهمیت موضوع ازآنجا ناشی می شود که با توجه به شرايط اجتماعي، اقتصادی و فرهنگي جامعه ايران، مسكن اصليترين کانون فعاليت مردم و بخشي از هويت آنها ست. اين موضوع در ايران بخصوص با توجه به سبک زندگي مردم و زمان بيشتر حضور در خانه اهميت مضاعف دارد. درواقع شكل و ساختار محیطهای مسكوني بر جهتدهی الگوهای رفتاری، فرهنگي و اجتماعي ساکنان تأثيرگذار است (همان، 1393).
به دليل وسيع بودن مقياس طرح، اجرای آن در زمان اندک و تأثير زيادش بر بخش سكونت، فرهنگ شهرنشيني مردم نيز، آثار اجتماعی آن و همچنين به دليل داشتن پيامدها و اثرات قابل توجه در زمینههای متعدد، ضرورت انجام اين تحقيق احساس میشود. مباحث اقتصادی-اجتماعي در توسعههای مسكوني همواره جزو مهمي بوده ولي اين جنبه از مسكن در مسكن ارزان قیمت ازجمله مساكن مهر به دليل جدا بودن مجموعه از داخل بافت شهر و ناآشنا بودن ساکنان اهميتي دوچندان دارد. در صورت عدم توجه به اين موضوع پيوستگي اجتماعي شكل نگرفته و مردم به حفظ و ارتقای محيط زندگي خود اهميتي نخواهند داد.
در این مقاله به بررسی شاخصهای ارزیابی مسکن ارزان قیمت به لحاظ کمی و کیفی و همچنین تأثیر عوامل اقتصادی- اجتماعی بر شکلگیری الگوی مسکن ارزانقیمت در کرمان پرداخته میشود.
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
در رابطه با سیاستها و برنامههای تأمین مسکن، پژوهشها و نوشتههای چندي وجود دارد. از جمله معتبرترین تحقیقات در این زمینه را جان ترنر1 انجام داده است. وی در مقالات متعددي به بحث مسکن تهیدستان و چگونگی تهیه آن اشاره میکند و معتقد است که دولتها نمیتوانند براي تهیدستان مسکن تهیه کنند؛ بلکه فقط باید تسهیلاتی مانند آب، برق و... را در اختیار تهیدستان شهري قرار دهند. همچنین بنروز و دوریت2 (2009) نظامی جامع براي تأمین مسکن سفارشی انبوه براي کاهش هزینههای تأمین مسکن پیشنهاد نمودهاند.
اوستین ترنر و کینگسلی3 (2008) نیز در گزارشی تحلیلی با عنوان برنامههای فدرال براي نیازهاي سکونتی گروههای کمدرآمد - سیاست اولیه به بررسی سیاست مسکن گروههاي کمدرآمد در کشور آمریکا پرداخته اند.
هاریس و گیلز4 (2003) تکامل سیاست هاي بینالمللی تأمین مسکن را در سه مرحله به شرح زیر تشریح کرده اند: مرحله اول، از سال 1945 تا 1960. سیاست مسکن اجتماعی؛ مرحله دوم، از سال 1972 تا 1980: سیاست زمین و خدمات و مرحله سوم، از سال 1980 تا به حال: سیاست توانمندسازي.
با توجه به مواردي که در بالا مورد اشاره قرار گرفت. بررسی تجارب برنامهریزی مسکن گروههاي کمدرآمد در کشورهاي مختلف میتواند راهنمایی در تبیین الگوي مناسب برنامهریزی مسکن ارزانقیمت در ایران باشد. در حالی که مشكل عمده شهرها و مجموعههای جديد مسكوني ايران يعني بیهویتی و عدم شکلگیری حس تعلق در چنين محیطهایی بهطور کامل پرداخته نشده است. بهعنوان مثال در پايان نامه خانم مهرآرا با عنوان «لزوم طراحي شهری در توسعههای جديد شهر با تأکيد بر نقش مسكن مهر» بهخوبی به رويكردهای مرتبط با توسعههای جديد مسكوني پرداخته شده است ولي توجه به مباحث اجتماعي و اقتصادی اين مجموعهها بهعنوان يک عامل تاثير گذار در همه ی رويكردها جهت پايداری اين توسعههای جديد ناديده گرفته شده است. در پاياننامه آقای خودکار با عنوان «توسعه اجتماعي در شهرهای جديد» نيز با استفاده از مدل های برنامهریزی به بررسي کمي مباحث اجتماعي پرداختهشده و از سوی ديگر به مباحث اقتصادی و مباحث فرهنگي بهعنوان جزو جداییناپذیر بعد اجتماعي پرداخته نشده است. در بقيه پاياننامهها نيز همچون «ارتقای هم پيوندی و انسجام اجتماعي حوزه های مسكوني به کمک طراحي شهری» يا «راهنمای طراحي شهری معطوف به پايداری اجتماعي در گرگان» نيز بصورت کلي به راهنماهايي اشاره میشود که نه تنها اقتصاد در آنها ناديده گرفتهشده يا کمتر به آن پرداخته شده است، بلكه به توسعههایی تأثیرگذار همچون مسكن اقشارکم درآمد بهطور مشخص توجه نشده است. جدول ۲ خلاصهای از تحقیقات انجامشده در این زمینه را نشان میدهد.
جدول ۲. خلاصهای از تحقیقات انجامشده
عنوان تحقیق | محقق | هدف تحقیق | نتیجه تحقیق | روش تحقیق |
موانع و کانال های توسعه مسکن در کشورهای در حال مدرن شدن | ترنر | اصول تهیه مسکن تهیدستان | عدم توانایی دولتها در تهیه مسکن براي تهیدستان و تنها توانایی ارائه تسهیلاتی مانند آب، برق و ... برای ایشان | |
یک سیستم یکپارچه برای ارائه مسکن سفارشی انبوه | بنروز و دوریت | اصول کاهش هزینههای تأمین مسکن | پیشنهاد نظامی جامع براي تأمین مسکن سفارشی انبوه | تحقیقات شامل سه مرحله هستند: 1: استنتاج سیستمها و سیستمهای قانون ساختمان 2: رمزگذاری سیستم به یک برنامه کامپیوتری 3: ارزیابی برنامه |
برنامههای فدرال برای رفع نیازهای مسکن کمدرآمد | ترنر و کینگسلی | بررسی سیاست مسکن گروههاي کمدرآمد در کشور آمریکا | گزارشی تحلیلی | |
پیام مختلط: عوامل و اشکال سیاست مسکن بینالمللی، 1945-1973 | هاریس و گیلز | بررسی تجارب برنامهریزی مسکن گروههاي کمدرآمد | تشریح تکامل سیاستهاي بینالمللی تأمین مسکن در سه مرحله: مرحله اول، از سال 1945 تا 1960: سیاست مسکن اجتماعی؛ مرحله دوم، از سال1972 تا 1980: سیاست زمین و خدمات و مرحله سوم، از سال 1980 تابهحال: سیاست توانمندسازي. | |
لزوم طراحي شهری در توسعههای جديد شهر با تأکید بر نقش مسكن مهر نمونه موردی: تدوین سند راهبردی طراحی شهری شهرک گلمان ارومیه | مهرآرا | تأکید بر نقش طراحی شهری در توسعههای جدید شهر و نگاه کل گرا در تصمیمگیریهای جامع در کنار نقش برنامه ریزان و سایر متخصصین | تدوین برنامه راهبردی طراحی شهری | از روشهایی از قبیل؛ جمعآوری اطلاعات، تحلیل دادهها، تفسیر و ترجمه، نتبرداری و اعتبارسنجی استفاده کرد که در مجموعه راهبردهای مختلط و ترکیبی قرار میگیرد. |
توسعه اجتماعي در شهرهای جديد نمونه موردی: شهر جدید شاهینشهر | خودکار | بررسی تجارب شهرهای جدید دنیا و ایران بررسی مشکلات اجتماعی شهر جدید نمونه ارائه رهنمودهایی برای کاهش مشکلات اجتماعی شهرهای جدید تدوین راه حل برای حل مشکلات اجتماعی نمونه موردی | بررسي کمي مباحث اجتماعي با استفاده از مدل های برنامهریزی | روش قیاسی بدین معنی که از کل به جزء رسیده است و سپس با استفاده از روش استقراء از نتایج حاصله جزئیات رهنمودهای کلی ارائه گردیده است. |
ارتقاي هم پيوندي و انسجام اجتماعي حوزههای مسكوني به كمك طراحي شهري نمونه موردي: محله فاز 5 شهرك غرب | انتظاری | ارائه اصول و اهداف طراحي شهري معطوف به انسجام اجتماعي و برگرفته از پيشينه نظري و عملي موردمطالعه | تدوین سند راهنماي طراحي شهري اين محله جهت دستيابي به اهداف مذكور | در اين رساله داده هاي موردنیاز به سه روش كسب شده است: 1: مطالعهی ادبيات موضوع تحقيق در منابع مكتوب و نشر الكترونيك: اين روش، شيوه ي اصلي گردآوري اطلاعات موردنیاز بوده است. 2: مطالعهی مصداقي: اين شيوه در بررسي تجارب جهاني در زمینهی اسناد راهنماي طراحي شهري مكان محور معطوف به ارتقاي انسجام اجتماعي بهکار رفته است. 3: جمعآوری ميداني: اين شيوه جهت گردآوري داده ها در راستاي شناخت بستر نمونهی موردي بهكار رفته است. |
راهنمای طراحي شهری معطوف به پايداری اجتماعي در گرگان | فرزادنیا | دستیابی به راه حل مناسبی در برخورد با بافتهای تاریخی با بررسی اصول و راهکارهای دستیابی به پایداری اجتماعی | راهنمای طراحی شهری در دو بعد ماهوی و رویهای | روش تحقیق کاربردی میباشد. در این نوع تحقیق، تحقیقات بنیادی و مطالعات حاشیهای در جهت بالا بردن سطح زندگی جوامع انسانی انجام میشود. |
3- روششناسی
روش تحقیق مدنظر این پژوهش با توجه به منابع مختلف جمعآوری اطلاعات موردنیاز پژوهش و لزوم تحلیل آن اطلاعات گسترده جهت دستیابی به نتایج مورد نظر، از جمله تحلیل نمونههای موردی و نتایج به دست آمده از پرسشنامهها، دو روش کیفی و کمی است؛ چراکه هر یک بهنوبه خود حائز اهمیت اند و میبایست با روشی مؤثر تحلیل گردند. در واقع نمونههای موردی به صورت کیفی و اطلاعات پرسشنامهها به صورت کمی تحلیل میگردند. هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل ویژه شکلگیری مسكن ارزان قيمت است که بتوان از آن در مسیر جهتدهی صحیح به معماری مساکن ارزان قیمت معاصر بهره جست. با توجه به ابعاد متنوع موضوع که در تأثیر متقابل با یکدیگرند، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای این مسئله استفاده شده است. روش سلسله مراتب تحلیلی با توجه بهسادگی، انعطافپذیری و نیز بکارگیری روشهای کیفی و کمی به طور همزمان میتواند در بررسی موضوع کاربرد داشته باشد (زبردست، 1380). در این تحقیق در قسمت بالای ساختار سلسه مراتبی، هدف اصلی پژوهش قرار دارد؛ و ابعاد کلی مرتبط با طراحی به عنوان عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر طراحی در سطح بعدی و سپس شاخصهای مرتبط با آن عوامل و در نهایت راهبردهای مؤثری که به منظور توسعه هدف اصلی تبیین میشوند، جای دارند.
مرحله اول: ابعاد و زیر شاخصههای اقتصادی – اجتماعی با مطالعات کتابخانهای و براساس مبانی نظری با استفاده از روش تحقیق تحلیل محتوای متن تهیه خواهد شد.