امروزه بناهایی که دیگر قابلیت ماندگاری در نقش اولیهی خود را ندارند به یکی از بحرانهای حائز اهمیت برای جوامع مختلف تبدیل شده است. یکی از راهکارهای حفاظت از بناهای بدون استفاده با هدف بهرهبرداری بهینه از منابع، توسعه پایدار، اقتصادی بودن و محافظت از میراث فرهنگی، تغییر أکثر
امروزه بناهایی که دیگر قابلیت ماندگاری در نقش اولیهی خود را ندارند به یکی از بحرانهای حائز اهمیت برای جوامع مختلف تبدیل شده است. یکی از راهکارهای حفاظت از بناهای بدون استفاده با هدف بهرهبرداری بهینه از منابع، توسعه پایدار، اقتصادی بودن و محافظت از میراث فرهنگی، تغییرکاربری و استفاده مجدد از آنها با رویکرد باززندهسازی است. هدف از این پژوهش شناسایی عواملی است که از طریق آنها با ایجاد نیرویی محرک در تغییر کاربریهای فضایی بتوان به باززندهسازی فضاها در آن دست یافت. روش تحقیق پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش مقایسهای - تطبیقی و بهمنظور دسترسی به ادبیات موضوع، مفاهیم پایه از روش کتابخانهای و پیمایشی جمعآوری شدهاند. در این پژوهش نحوه مداخله و تغییر کاربری فضاها با تأکید بر باززندهسازی جمعآوری شده است و در ادامه مؤلفههای استخراجشده در 6 نمونه موردی در قالب جداول و نمودار مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که توجه به کیفیت فضایی، اجزاء و عناصر و توجه به کاربری پیشین رابطه متقابلی با تغییر کاربری بنا با تأکید بر رویکرد باززندهسازی دارد و در نتیجه اثری ماندگار به دست میآوریم و با بررسی معیارها و زیرمعیارها در نمونههای موردی چنین استنباط گردید که موزه آب در آبانبار وکیل، موزه نساجی شیراز و هاستل روبرو در تهران با معیارهای باززندهسازی تطابق بیشتری دارند.
تفاصيل المقالة