بازشناسی اصول مؤلفههای سازنده مساجد دوره ایلخانی نمونه موردی: شهر تبریز
الموضوعات :رضا عبدالمحمدی 1 , سعیده فیضی 2 *
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری، واحد آذرشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آذرشهر، ایران.
2 - استادیار گروه معماری و شهرسازی، واحد آذرشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آذرشهر، ایران. (نویسنده مسئول)
الکلمات المفتاحية: مؤلفههای سازنده, دوره ایلخانی, مساجد, تبریز,
ملخص المقالة :
شهرسازی دوره ایلخانی بنا بر شرایط سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی به وجود آمده طی حملات مغولان، یکی از تأثیرگذارترین نمونههای تاریخ شهرسازی ایران را شامل میشود. در این بازه زمانی همچنین شاهد تغییرات گسترده کالبدی و غیر کالبدی در معماری مساجد در دوره ایلخانی بودیم. مسجد مهمترین نهاد تمدن ساز در اسلام و روحی بزرگ در کالبد مکان است و جدا کردن این روح از آن کالبد کاری ناصواب است. دورهی ایلخانی ابتدا با ویرانیهای شدید شروع شد ولی با ورود وزیران لایق ایرانی و همچنین به اسلام گرویدن شاهان ایلخانی پیشرفت پیش از پیش در معماری مساجد رخ داد. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی انجامگرفته که از طریق مطالعهی کتابخانهای، یافتههای میدانی و عکسبرداری از مساجد ایلخانی تبریز انجامشده است. ابتدا تاریخچه مختصری از تحولات تاریخی دوره ایلخانی ذکرشده و سپس به بررسی مساجد این دوره در شهر تبریز پرداختهشده و محتـوای کالبـدی بناها ازجمله آرایهها و تزئینات ایوانها، سردر، گنبد، سال ساخت و پلان مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. با توجه به بررسیهای که در مورد ۵ مسجد دوره ایلخانی تبریز ازلحاظ مؤلفههای اصلی سازنده مساجد بهطور کامل انجامگرفته و در قالب جداول و نمودارهایی در مقاله تحلیل و بررسیشده و بهطور مجزا در مورد هرکدام از مؤلفهها برای تکتک مساجد درنتیجه گیری بیان گردیده است. در کل میتوان گفت ایلخانیان سعی کردند تا با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و اجتماعی شهر تبریز مساجد ایلخانی را مطابق با شرایط موجود در آن زمان بنا کنند.
1- احمدی، م.، فرکیش، ه.، احمدی، و.، و میرزاکوچک خوشنویش، ا. (1399). بازشناسی رابطه رمزگان معماری مساجد و کیفیت حضور قلب نمازگزاران. فرهنگ، معماری و شهرسازی، 5(2)، 51-74.
2- باباخانی، ه. (1400). سیر تحول عناصر تزئینی اسلامی بناهای تاریخی و مساجد در دوره ایلخانی. فصلنامه معماری سبز، 7(3)، 181-190.
3- باقرزاده کثیری، ش.، کاظمی، م.، حسینی، ا.، و سیدالماسی، م. (۱۴۰۰). تبیین تجربه فضای مساجد جامع آذربایجان شرقی مبتنی بر نظریه اتمسفر فضا. معماری و شهرسازی آرمانشهر، 14(35)، 25-39.
4- باقری بهشتی، آ.، حبیب، ف.، و زرآبادی، ز. (۱۳۹۸). مطالعه تطبیقی منظر شهری خرمشهر و برلین در حفظ خاطرات جمعی. فصلنامه علمی مطالعات میان فرهنگی، 14(39)، ۴۵-۶۸.
5- پهلوان علمداری، ل.، و حبیب، ف. (۱۳۹۷). بررسی و تحلیل الگوهای اسلیمی و نقوش گیاهی محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان. نقشجهان، 8(4)، 213-221.
6- حمزه¬نژاد، م. و فخار، ص. (۱۳۹۷). بررسی الگوهای شهرسازی و طراحی شهری بر پایه آموزههای اسلامی و بررسی مظاهر آن در عصر صفوی-نمونه موردی شعر اصفهان. پایاننامه کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه پیام نور مرکز تهران شرق.
7- خالدیان، س.، کریمیان، ح.، پوراحمد، ا.، و مظاهریان، ح. (۱۳۹۷). ساخت و سازمان فضایی شهرهای ایران در گذار از دورۀ ساسانی به دوران اسلامی. مطالعات باستانشناسی، 8(2)، 35-51.
8- دانش پور، ع.، علیالحسابی، م.، و حسینی کومله، م. (۱۳۹۹). پدیدارشناسی دگرگونی، پیوستگی و پایایی مفهوم شهر و خاطره در مرکز تاریخی تهران از منظر معماران، مورخان و اصحاب هنر. فصلنامه علمی مطالعات میان فرهنگی، ۱۵(۴۴)، 51-76.
9- رمضانی، ه.، و حسنی، ک. (۱۴۰۰). ارائه مدل کاربردی طراحی فضاهای شهری زیست پذیر شاد با رویکرد ارتقای کیفیت زندگی در محله تجریش. پژوهشهای معماری نوین، ۱(۲)، ۸۳-۶۳.
10- سلطانی، ا.، و حیاتی، ح. (۱۳۹۹). واکاوی نقش اخلاق و دینداری در معناداری زندگی با تأکید بر راهکارهای قرآن کریم (مطالعه موردی: دانشجویان رشته معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام). فصلنامه علمی مطالعات میان فرهنگی، 15(44)، 155-183.
11- سلیمانی، پ.، فرهمندبروجنی، پ.، و اکبری فرد، م. (۱۳۹۰). مقایسه ساختار تزئینات چوبی مسجد جامع ابیانه با مساجد چوبی آذربایجان. مطالعات هنر اسلامی، 7(14)، 25-40.
12- قبادیان، و. (1385). مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب. دفتر پژوهش¬های فرهنگی. تهران.
13- قنبری، م. (۱۳۹۲). مقایسه تطبیقی شهرهای دوران اولیه ظهور اسلام در پاسخگویی به صفات شهر اسلامی مورد تأکید متون اسلامی (نمونه موردی: شهر اصفهان). پایان¬نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.
14- مردای، ا.، و جعفرپور، س. (1392). بررسی روند توسعه شهری طی شهرسازی ایلخانی با تحلیلی بر توسعه شهری تبریز. معماری و شهرسازی ایران، 4(6)، 102-89.
15- منتظر، ب.، و سهیلی، ج. (۱۳۹۹). مطالعهی تطبيقی معماری مساجد معاصر تبريز، بر پايه معيارهای طراحیِ منتج از مفاهيم دينی. علوم و فنّاوری محیطزیست، ۲۲(۱۲)، 205-219.
16- مولایی، ص.، و اشکواری، م. (1396). نماد و نشانه در معماری اسلامی مطالعه موردی: مساجد ایلخانی در ایران. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه زنجان.
17- نسترن پور، ن.، و طبسی، م. (۱۴۰۱). ریختشناسی هندسی مساجد اسلامی. پژوهشهای معماری نوین، 2(2)، ۷-۲۱.
18- نقی¬زاده، م. (۱۳۹۲). شهر اسلامی و روش بهرهگیری از متون مقدس. ماهنامه تخصصی کتاب ماه هنر، 24-34.
19- ولایتی، ر.، کرمی¬پور، ح.، و سعادتی¬راد، ف. (1399). بررسی معماری ایلخانی با تکیه بر آثار معماری شهر اوجان. باغ نظر، 17(90)، 67-80..
بازشناسی اصول مؤلفههای سازنده مساجد دوره ایلخانی
نمونه موردی: شهر تبریز
رضا عبدالمحمدی1، و سعیده فیضی*2
1- دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری، واحد آذرشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آذرشهر، ایران.
R.abdolmohammadi73@gmail.com
2- استادیار گروه معماری و شهرسازی، واحد آذرشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آذرشهر، ایران. (نویسنده مسئول)
S_feizi76@yahoo.com
تاریخ دریافت: [5/8/1401] تاریخ پذیرش: [8/10/1401]
چکیده
شهرسازی دوره ایلخانی بنا بر شرایط سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی به وجود آمده طی حملات مغولان، یکی از تأثیرگذارترین نمونههای تاریخ شهرسازی ایران را شامل میشود. در این بازه زمانی همچنین شاهد تغییرات گسترده کالبدی و غیر کالبدی در معماری مساجد در دوره ایلخانی بودیم. مسجد مهمترین نهاد تمدن ساز در اسلام و روحی بزرگ در کالبد مکان است و جدا کردن این روح از آن کالبد کاری ناصواب است. دورهی ایلخانی ابتدا با ویرانیهای شدید شروع شد ولی با ورود وزیران لایق ایرانی و همچنین به اسلام گرویدن شاهان ایلخانی پیشرفت پیش از پیش در معماری مساجد رخ داد. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی انجامگرفته که از طریق مطالعهی کتابخانهای، یافتههای میدانی و عکسبرداری از مساجد ایلخانی تبریز انجامشده است. ابتدا تاریخچه مختصری از تحولات تاریخی دوره ایلخانی ذکرشده و سپس به بررسی مساجد این دوره در شهر تبریز پرداختهشده و محتـوای کالبـدی بناها ازجمله آرایهها و تزئینات ایوانها، سردر، گنبد، سال ساخت و پلان مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. با توجه به بررسیهای که در مورد ۵ مسجد دوره ایلخانی تبریز ازلحاظ مؤلفههای اصلی سازنده مساجد بهطور کامل انجامگرفته و در قالب جداول و نمودارهایی در مقاله تحلیل و بررسیشده و بهطور مجزا در مورد هرکدام از مؤلفهها برای تکتک مساجد درنتیجه گیری بیان گردیده است. در کل میتوان گفت ایلخانیان سعی کردند تا با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و اجتماعی شهر تبریز مساجد ایلخانی را مطابق با شرایط موجود در آن زمان بنا کنند.
واژگان کلیدی: مؤلفههای سازنده، دوره ایلخانی، مساجد، تبریز
۱- مقدمه
ساخت بناهای غنی و ارزشمند که علاوه بر رفع نیازهای انسان، بتواند آرامش را به انسان انتقال دهد و تا سالیان سال باارزش باقی بماند، یک مبحث اصلی در فضای معماری کشور است. معماری مساجد گذشته بهگونهای بود که معماران و هنرمندان علاوه بر استفاده از فنون خاص، تمام هنر خویش را به کار میگرفتند تا مسجدی بسازند که جز بهجز آن سبب آرامش نمازگزار باشد و او را به توحید و خداشناسی رهنمون شود (سلطانی و حیاتی، 1399). در این تحقیق، معماری ایلخانی که از شاخصترین دورههای معماری تبریز است، انتخابشده. ایلخانان از زمان هلاکو با مدیریت دیوانسالاری ایرانی، جهت ثبت موقعیت و سامان بخشیدن به مطالعات جدید حکومت، تجهیز شهرها به فضاهای خدماتی در قالب مجموعههای عامالمنفعه وقفی شامی مدرسه، مسجد، خانقاه، دارالضیافه و دارالشفاء را در پیش گرفتند (مردای و جعفرپور، 1392). مسجد بهعنوان یکی از مهمترین شاخصههای شهری در همه دوران شهرسازی اسلامی موردتوجه بوده و بهعنوان یک نشانه در جامعهی اسلامی جایگاه ویژهای داشته است (منتظر و سهیلی، ۱۳۹۹). فرهنگ معماري و شهرسازي ايراني با پشتوانه هزاران سال فرهنگ و تمدن و مزیتهای رقابتي متعدد در عرصههای متنوع و ظرفیتهای بالقوه در حوزههای مختلف، داراي ویژگیهای رفتاري و فرهنگي برجستهای است كه در هنگام طراحي پروژههای معماري و شهرسازي نمیتوان از آن مؤلفهها غافل شد. معماري و شهرسازي اسلامي علاوه بر موقعيت طبيعي و ویژگیهای ریختشناسی، بازتابدهنده ساختارهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي هست كه در كالبد بناهاي آن در قالب اصولي قابلبرداشت است (قبادیان، ۱۳۸۵). تجربه تاريخي كشورهايي كه در اشکال مختلف، مسير گذار به دوره مدرن را طي کردهاند نشاندهنده آن است كه گذر از جوامع ساده اوليه به جوامع پيچيده، خواسته يا ناخواسته، در بطن خود مسائل متفاوتي نسبت به قبل را در پي داشته است. نيازها، نحوه معيشت، كيفيت و اشکال سکونت، تجارت، معاشرت و نگرش افراد ساكن در شهرها دگرگونشده و در سطحي متفاوتتر خود را نشان میدهد (باقریبهشتی، حبیب و زرآبادی، 1398). با توجه به آنکه شهرسازی دوره ایلخانی یکی از مهمترین و باارزشترین نمونههای تاریخ شهرسازی ایران هست، مطالعات بسیار اندکی در جهت شناخت ابعاد و زمینههای رشد و توسعه آن، باوجود کثرت مدارک مکتوب و منقول، صورت پذیرفته است (نسترنپور و طبسی، 1401). به دلیل توجه خاص به ویژگیهای معماری این دوره و تمرکز بر مطالعه ابنیه برجایمانده از آن، اکثراً جنبههای عملکردی و ساختاری بناها موردبررسی قرارگرفته. با پایتخت شدن تبریز در دوره اقتدار ایلخانان و دارا بودن پتانسیلهای لازم جهت اعمال سیاستهای توسعه رایانه حکومت، این شهر بهترین نمونه جهت بررسی روند توسعه شهری در دوره ایلخانی است (پهلوان علمداری و حبیب، 1397). امروزه شاهد ساخت مساجد مختلف، با تفاوتهای کالبدی، معنایی و حتی کارکردی مختلف، نسبت به الگوهای کهن خود هستیم، بنابراین مساجد بهعنوان اولین محلی که پیامبر از آن، تحت عنوان محلی جهت ایجاد عدالت یادکرده است. با توجه به اینکه تاکنون موضوع بهطور مستقیم بررسی نشده است لزوم پرداختن به موضوع کاملاً مشهود است (دانشپور، علیالحسابی و حسینی کومله، 1399).
۲- مرور مبانی نظری و پیشینه
ایلخانان (حک.654-753 ق) میراث دار معماری دوره سلجوقی (حک.429-553 ق) بودند اما بهتدریج در زمینههای مختلف اعم از عناصر معماری و تزئینی به درجهای از پیشرفت و مهارت رسیدند که بنای عظیم گنبد سلطانیه را میتوان دانشگاه معماری ایران در دوره اسلامی نامید (مولائی و اشکواری، 1396). معماری ایلخانی به معماری پیشینیان وابستگی دارد و در حقیقت تکامل منسجم سبکها و فنهای سلجوقی است. بهطورکلی این معماری دارای خصوصیات ویژهای بود (خالدیان، کریمیان، پوراحمد و مظاهریان، 1397). در این دوره معماری کلیه بناها دارای مقیاسهای بزرگی بودند. عوامل ساختاری افزایش یافتند، نقشههای آنها متفاوت شدند و استفاده از شکلهای فضایی کاهش یافت و فضاهای خالی افزایش پیدا کردند. گنبدها که معمولاً دوسوم ساختمان را دربرداشتن، با زیبایی و شکوه بیشتری با ساختمانی که روی آن قرار داشتند، یکی میشدند (منتظر و سهیلی، ۱۳۹۹). مسجد نیایشگاه و محل گردهمایی مسلمانان در اقصی نقاط جهان است. مسجد قدمتی به تاریخ اسلام دارد چراکه بنای اولین مسجد با ورود پیامبر اسلام به مدینه و به دست آن حضرت پایهگذاری شد لذا مساجد از مصادیق بارز جامعه اسلامی است. نقشآفرینی مساجد در عرصههای مختلف جامعه اسلامی، توسعه و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی را به دنبال داشته است (سلیمانی، فرهمندبروجنی و اکبری فرد، ۱۳۹۰). البته نمیتوان تأثیر فرهنگ و شرایط اقلیمی هر جامعه را بر نوع معماری آن نادیده انگاشت. تنوع رنگها از فیروزهای فراتر رفت و رنگهای سبز و قهوهای و مشکی بهرنگهای معرقکاری اضافه شد. فضاهای شهری بخشي از فضاهای باز و عمومي شهرها هستند که بهنوعی تبلور ماهیت زندگي جمعي میباشند؛ یعني جایي که شهروندان در آن حضور دارند. فضایي که به همه مردم اجازه میدهد که به آن دسترسي داشته باشند و در آن فعالیت کنند (رمضانی و حسنی، 1400). ماهیت فضاهای عمومي آن است که بهراحتی قابلدسترسی باشند و شامل فضاهای بسته بدون سقف یا مسقف (ساختمانهای مذهبي و سازمانهای مدني) میشوند. این فضاها کالبدهای مختلفي از فرم ساختهشده تا محیطهای طبیعي دارند. در معماری ایلخانی ساختمانهای ديني از قبيل مساجد و مدارس و زیارتگاهها و مقبرهها بر ساختمانهای غيردينی رجحان داده شد و اين نشانه كاميابي اقتصادي آن زمان است. دوره ایلخانیان در ایران، با فروپاشی امپراطوری خوارزمشاهی و تشکیل و تثبیت حاکمیت مغول در ایران آغاز میشود (قنبری، 1392). هجوم برقآسای سپاه مغول به ایران، طومار سلسله نوپای خوارزمشاهی را در غرب آسیا در هم پیچید و از پی آن عصری جدید در فرهنگ و تمدن اسلامی در مشرق زمین آغاز گردید. هرچند که تهاجم مغولان به ایران، در آغاز خرابیها و ویرانیهای بسیار زیادی را به بار آورد اما دیری نگذشت که از میان خاکستر آن تمدنی شکوفا، درخشان و بیهمتا در تاریخ فرهنگ و تمدن بشری برخاست (نقیزاده، 1392). توان بازآفرینش کیفیت فضایی تجربهشده در معماری سنتی ایران، بهویژه در فضای عبادی و معماری مساجد که یکی از مهمترین کالبدهای ساختهشده در سنت ساختن در ایران بوده است، مشروط به توان فهم دقیق و عمیق آن کیفیتهای فضایی و تحلیل عناصر و اجزا و فضاهای آنهاست (سلطانی و حیاتی، 1399). بهرغم پژوهشهای فراوان در حوزه معماری مسجد، امروز تعریف راهکارهای ساخت مسجد و تعیین کیفیتهای فضایی و نشانههای بصری آنیکی از چالشها و پرسشهای اساسی در حوزه پژوهش و ساخت آن کاربری است. معماری مساجد در ایران، در دوران مختلف به انحنای متنوعی ساختهشده و همواره توانسته ضمن حفظ پیوستار تاریخی با دوران قبل از خود، برآورده سازد و درعینحال پاسخ گوی نیازهای مادی و معنوی نمازگزاران باشد (باقرزاده کثیری، کاظمی، حسینی و سیدالماسی، ۱۴۰۰).
مختصری از ادبیات و سوابق مربوطه را میتوان در مقالات و تحقیقات مشابه ارزیابی کرد، با توجه به پهناور بودن قلمرو حکومتی دورهی ایلخانان و همچنین تعدد فرهنگها و تمدنهای مختلف، الگوهای شهرسازی در آن دوره بهطور کامل و جزئی مورد بررسی قرار نگرفته است. دورهی ایلخانی بهدلیل تعدد پایتخت (تبریز، سلطانیه، مراغه) جامعهی آماری بزرگتری را نیز در بر میگیرد. به همین دلایل در این مقاله سعی بر این میباشد که این برههی مهم تاریخی موردتوجه قرار گیرد. منتظر و سهیلی (۱۳۹۹) در مقاله خود تحت عنوان مطالعه تطبیقی معماری مساجد معاصر تبریز، بر پایه معیارهای طراحی منتج از مفاهیم دینی مؤلفههای طراحی معماری مساجد را در راستای مفاهیم دینی در ۳ حیطه مؤلفههای کارکردی، معنایی و کالبدی طبقهبندی نمودهاند و با بررسی مساجد معاصر تبریز به این نتیجه رسیده شده که بعد معنایی الگوها، نسبت به ۲ بعد دیگر، بیشترین تبعیت را در مساجد تبریز دارد (احمدی، فرکیش، احمدی و میرزاکوچک خوشنویس، ۱۳۹۹). در مقالهای بازشناسی رابطه رمزگان معماری مساجد و کیفیت حضور قلب نمازگزاران از روش تحقیق آمیخته استفادهشده و تأثیر اصول کالبدی معماری مسجد به میزان حضور قلب و بازشناسی تأثیر مؤلفههای رمزگونه معماری مساجد بر میزان حضور قلب در مساجد صفوی، بررسی شده است و یافتههای تحقیق وجود رابطهای معنادار بین مؤلفههای کالبدی معماری مساجد با میزان حضور قلب نمازگزاران در مساجد را نشان میدهند که در آن میزان تأثیر مؤلفه کالبدی از دیگر مؤلفهها بیشتر بوده. فخاری و حمزهنژاد (۱۳۹۷) بازشناسی الگوهای شهرسازی و طراحی شهری بر پایه آموزههای اسلامی و بررسی مظاهر آن در عصر صفوی– نمونه موردی شهر اصفهان نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد از طرفی اصول پایهای دین اسلام به آن میزان عمیق و حساب شدهاند که در هر زمان قابلیت تطبیق با نیازهای روز را دارند و از طرفی نظامهای شهری در هر زمان نیازمند روزآوری شاخصهای کیفی خود متناسب با نیاز روز و با توجه به سنجههای دینی هستند. باباخانی (۱۴۰۰) در مقاله سیر تحول عناصر تزئینی اسلامی بناهای تاریخی و مساجد در دوره ایلخانی نویسنده در این پژوهش عناصر تزئینی و هنر در این دوره را تلفیقی از هنر شرق دور، آسیای مرکزی و هنر دورههای قبل ایران در نظر گرفتهاند. تزئینات ابنیه دوران اسلامی ایران، معمولاً از ۳ نوع مصالح آجر، گچ، کاشی و یا تلفیقی از اینهاست که گچبری از دوران اولیه اسلام تا دوره تیموریان بهعنوان عنصر قالب در تزئینات وجود داشته و عمده کاربرد آن در محرابها و کتیبههای اجراشده در بنا بوده است. قنبری (۱۳۹2) تحلیل خوانش مخاطبان از گونههای مختلف مساجد معاصر تبریز از دیدگاه فرم و نماد و با معیار احکام فقهی شیعی نتایج حاصله از پژوهش نشانگر خوانش مساجد معاصر تبریز، بر اساس عناصری چون گنبد و مناره بوده و مفاهیم فرا مادی مانند آرامش روحی و معنویت در آن نقش مهمی را دارند. ولایتی، کرمیپور و سعادتیراد (۱۳۹۹) مطالعه معماری ایلخانی با تکیهبر آثار معماری شهر اوجان این مقاله با رویکرد باستانشناختی درصدد ارائه گزارشی از ۴ فصل کاوش قلعه و ارگ حکومتی شهر تاریخی اوجان میباشد که بر روی ویرانههای دوره سلجوقی بنا شده است. معماران سازنده شهر اوجان ضمن اینکه تحت تأثیر شیوه و الگوی معماری سلجوقی قرارگرفته بلکه با الگوبرداری از شیوه معماری دورههای پیشین ایران الگو و روش نوینی در ساخت و تزیین آثار معماری ارائه نمودهاند.
۳- روششناسی
روش تحقیق بهکاررفته در این پژوهش توصیفی و تحلیلی است که از طریق مطالعهی کتابخانهای و برداشتهای میدانی انجام شده است. در همین راستا ابتدا تاریخچه مختصری از تحولات تاریخی دوره ایلخانی ذکر شده است. سپس به بررسی مساجد این دوره پرداختهشده سپس محتـوای کالبـدی بناها ازجمله آرایهها و تزئینات ایوانها، سردر، گنبد و؛ که جنبه نمادین دارد تحلیل شده است و ۵ مسجد از مساجد ایلخانی تبریز، مسجد جامع تبریز، مسجد صادقیه، مسجد سیدحمزه، مسجد جامع مرند ازلحاظ مؤلفههای سازنده که در این پژوهش، عناصر: گنبد، شبستان، منار، صحن، محراب، تزئینات، پلان، نما و تاریخ ساخت موردبررسی و تحلیل قرارگرفته شده است. در کنار مسجد جامع مرند که از مساجد مهم آذربایجان شرقی در دوره ایلخانی بوده موردبررسی قرار گرفت. در این پژوهش در ابتدا از آرایههای تزئینی از نماهای داخلی و خارجی بنا تصویر تهیه گردید و سپس با روش کتابخانهای با بررسی اسناد و نقشههای مساجد موردمطالعه به بررسی و تحلیل بر اساس موضوع پرداخته شده است. هدف از تحقیق بازشناسي و استخراج مؤلفههای سازنده مساجد دوره ایلخانی تبریز به بررسی و تحلیل پرداخته شده است و در پژوهش حاضر درصدد است تا به این سؤال پاسخ دهد که میباشد و سؤال اصلی مطرحشده در مقاله روند مؤلفههای اصلی سازنده مساجد دوره ایلخانی تبریز چگونه بوده است؟
۴- یافتهها
شهر تبریز طی این دوره در بطن سیاستهای شهرسازی ایلخانان قرارگرفته و به نمونهای کامل از یک شهر توسعهیافته ایلخانی بدل گشت. با توجه به بررسی ساختار شهر تبریز در دوره پیش از ایلخانان و تعیین محدوده باروی آن به همراه فضاهای مهم شهری چون میادین، ارگ حکومتی و مسجد جامع، چگونگی روند توسعه شهر در دوره ایلخانی مشخص و محورهای سیاستهای اعمالشده تعیینشده و به همین دلیل در شهرها توجه به اماکن مذهبی بیشتر شده بود. در ادامه به بررسی و تحلیل مساجد ذکرشده، ۴ مسجد دوره ایلخانی به همراه مسجد جامع مرند که یکی از مهمترین مساجد دوره ایلخانی آذربایجان شرقی هست پرداخته شده است. البته باید خاطرنشان کرد که تحقیق حاضر به دلیل قدیمی بودن بناها و متأسفانه تخریب بیشتر قسمتهای مساجد با محدودیت روبهرو بوده. در دوره ایلخانی، استفاده از تزیینات گچبری رواج بسیار یافته بود؛ بنابراین، در قسمتهای مختلفی از مسجد جامع تبریز ازجمله زیرزمین و نمازخانه قدیمی آن، میتوان تزیینات گچبری و رنگی انجامگرفته بر روی محراب را مشاهده کرد. بااینوجود، در طول مرمتهای انجامگرفته بر روی این بنا و در دوره قاجار، بخشی از تزیینات گچبری محراب در نمازخانه قدیمی پوشانده شده بود. در جدول زیر خلاصهای از مطالعات و بررسی مساجد ساختهشده در دوره ایلخانی آورده شده است.
جدول ۱- مطالعات و بررسی مساجد ایلخانی تبریز
منبع: نگارندگان
در هنر و معماری دوره ایلخانی، جزئیات بندکشی آجرها، گچ کاری و تزئینات کاشیکاری باکمال دقت و صحت در کنار آجرکاری پیشرفته دوره قبل، تداوم و رواج پیدا کرد. محرابهای دوره ایلخانی از حیث تنوع و کثرت آثار، در مقایسه با دیگر اعصار تاریخی هنر و معماری ایران، در نوع خود بینظیرند. گنبد بزرگ و طاقها و پایههای آجری مسجد استاد و شاگرد در عین سادگی از جذابیت خاصی برخوردار است. گنبد آجری، به کمک ترمبههایی به روی بنا قرارگرفته و در قسمت طاق آن عبارات مربوط به تعمیرات سال ۱۳۳۸ ه.ق نوشتهاند.
جدول ۲- نمودارهای مساجد ایلخانی تبریز بر اساس سال ساخت و ابعاد و تعداد گنبد
نمودارهای مساجد ایلخانی تبریز ازلحاظ سال ساخت و تعداد گنبد و ابعاد تقریبی | ||
تعداد گنبد |
|
|
سال ساخت |
|
|
ابعاد تقریبی |
|
|
منبع: نگارندگان
5- بحث و نتیجهگیری
با توجه به نتایج حاصل از تحلیل نمونههای موردی میتوان چنین نتیجه گرفت میشود که بیشترین تعداد گنبد مربوط به مسجد صادقیه میباشد و ازنظر وسعت بزرگترین آنها مسجد جامع تبریز و کوچکترین سید حمزه بوده است و ازلحاظ تاریخ ساخت مسجد جامع تبریز قدیمیترین مسجد دوره ایلخانی در تبریز میباشد و همچنین در مساجد گنبد دار بررسیشده اکثراً دارای گبندهای باریکه طاقدار باربر هستند و همچنین اکثر گنبدها از جنس آجر بوده و گوشه سازی آنها از نوع کاربندی میباشد و همچنین به دلیل اقلیمی ارتفاع آنها تا حدودی مردموارتر است. اکثر گنبد مساجد مورد تحلیل دارای نورگیر بوده که این نورگیرها در شکرگاهها و بخش منحنی گنبدها قرار گرفته است. گوشهسازی گنبد مسجد سیدحمزه از نوع کاربندی شده دارای کنبارک، شاپرک و دمباریک است (نگارندگان). سطح درونی گنبد بزرگ مسجد، مزین به اسماء جلاله، آیات و نقوش مختلف تزیینی است که زیبایی خاصی به گنبدخانه بخشیده است. نوشتهها و تزیینات مسجد سابقاً همه مذهب بودهاند، اما در تعمیرات سالهای ۱۳۳۴-۱۳۳۳، رنگهای نامتناسبی روی آنها کشیدهاند. در نواحی کوهستانی و مرتفع برخلاف سواحل جنوبی کشور، حداکثر استفاده از حرارت و حفظ آن مبنای هرگونه طراحی اقلیمی است. لذا بهمنظور تنظیم شرایط محیطی و دمای مطلوب جهت تأمین شرایط آسایش انسان، در طراحی و اجراء غالب مساجد در این نواحی از این موارد رعایت شده است.
مصالح بنایی مانند سنگ، آجر و خشت که دارای جرم حرارتی زیاد میباشند، برای ساخت مساجد استفاده میشد. این مصالح در عین اقتصادی و در دسترس بودن، باعث تعدیل دمای داخل بنا و حفظ حرارت روز برای شبهنگام میشوند. همچنین ازآنجاییکه سقف اکثر مساجد موردبررسی این نواحی آجری و به شکل گنبد و یا طاق میباشد، لذا اینگونه سقفها احتیاج به پایههای قطور سنگی یا آجری داشتهاند که بهنوبه خود باعث افزایش جرم حرارتی و کاهش اتلاف حرارتی میشوند. بر طبق بررسی مشاهده شده است که ایلخانیان نیز این شیوه را در پیشگرفتهاند و در ساخت تمامی مساجد موردبررسی از آجر استفاده کردهاند. همچنین تمامی مساجد دارای ستونهای ضخیم و سقفهای مردموار هستند.
ارتفاع اکثر مساجد این نواحی نسبتاً کوتاه است. لذا حفظ حرارت در داخل ساختمان و گرم نمودن فضاهای داخل، به دلیل سطح تماس کمتر بنا با محیط خارج، بهتر صورت میگیرد.
ابعاد بازشو در شبستان این مساجد اغلب کوچک و به تعداد کم هستند تا از تبادل حرارت با فضای خارج و اتلاف حرارت جلوگیری شود. اهمیتی که حیاط در سایر اقلیمها دارد، در این مساجد مشاهده نمیشود. بعضی از آنها کاملاً فاقد حیاط و برخی دیگر که دارای حیاط مرکزی هستند، بعضاً فاقد ارتباط محوری قوی بین حیاط و شبستان مسجد هستند. مسجد سید حمزه ازجمله مساجد بدون حیاط مرکزی است. در مساجدی که دارای حیاط مرکزی هستند، ۱ یا چند شبستان زمستانی که کاملاً محصور و جدای از فضای سرد خارج هست وجود دارد. پلان مساجد با بافت اطراف خود تلفیقشده و متصل به ابنیه مجاور میباشند که این امر در حفظ حرارت داخل مساجد و همچنین ابنیه مجاور مؤثر است. این مساجد با فضاهای کاملاً محصور و کالبدی آجری و قطور، برای اقلیم سرد تبریز تا حدودی مناسب است، زیرا اگرچه جرم حرارتی بسیار زیاد مسجد باعث تعدیل دمای داخل مسجد در طی شبانهروز میشود، ولی گرم کردن فضای حجیم داخل مسجد در زمستانها مشکل است. در طی تابستان با باز کردن پنجرههای فوقانی مسجد، امکان تهویه و جابجایی عمودی هوا و خنک نمودن فضای داخل مسجد بهآسانی میسر است.
6- تقدیر و تشکر
بدینوسیله از اساتید محترم دانشگاه آزاد اسلامی واحد آذرشهر بویژه خانم دکتر سعیده فیضی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آذرشهر بابت راهنماییهای ارزشمندشان در نگارش و تکمیل این مقاله نگارنده را همراهی کردند، کمال تشکر و قدردانی را دارم.
1- احمدی، م.، فرکیش، ه.، احمدی، و.، و میرزاکوچک خوشنویش، ا. (1399). بازشناسی رابطه رمزگان معماری مساجد و کیفیت حضور قلب نمازگزاران. فرهنگ، معماری و شهرسازی، 5(2)، 51-74.
2- باباخانی، ه. (1400). سیر تحول عناصر تزئینی اسلامی بناهای تاریخی و مساجد در دوره ایلخانی. فصلنامه معماری سبز، 7(3)، 181-190.
3- باقرزاده کثیری، ش.، کاظمی، م.، حسینی، ا.، و سیدالماسی، م. (۱۴۰۰). تبیین تجربه فضای مساجد جامع آذربایجان شرقی مبتنی بر نظریه اتمسفر فضا. معماری و شهرسازی آرمانشهر، 14(35)، 25-39.
4- باقری بهشتی، آ.، حبیب، ف.، و زرآبادی، ز. (۱۳۹۸). مطالعه تطبیقی منظر شهری خرمشهر و برلین در حفظ خاطرات جمعی. فصلنامه علمی مطالعات میان فرهنگی، 14(39)، ۴۵-۶۸.
5- پهلوان علمداری، ل.، و حبیب، ف. (۱۳۹۷). بررسی و تحلیل الگوهای اسلیمی و نقوش گیاهی محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان. نقشجهان، 8(4)، 213-221.
6- حمزهنژاد، م. و فخار، ص. (۱۳۹۷). بررسی الگوهای شهرسازی و طراحی شهری بر پایه آموزههای اسلامی و بررسی مظاهر آن در عصر صفوی-نمونه موردی شعر اصفهان. پایاننامه کارشناسی ارشد شهرسازی دانشگاه پیام نور مرکز تهران شرق.
7- خالدیان، س.، کریمیان، ح.، پوراحمد، ا.، و مظاهریان، ح. (۱۳۹۷). ساخت و سازمان فضایی شهرهای ایران در گذار از دورۀ ساسانی به دوران اسلامی. مطالعات باستانشناسی، 8(2)، 35-51.
8- دانش پور، ع.، علیالحسابی، م.، و حسینی کومله، م. (۱۳۹۹). پدیدارشناسی دگرگونی، پیوستگی و پایایی مفهوم شهر و خاطره در مرکز تاریخی تهران از منظر معماران، مورخان و اصحاب هنر. فصلنامه علمی مطالعات میان فرهنگی، ۱۵(۴۴)، 51-76.
9- رمضانی، ه.، و حسنی، ک. (۱۴۰۰). ارائه مدل کاربردی طراحی فضاهای شهری زیست پذیر شاد با رویکرد ارتقای کیفیت زندگی در محله تجریش. پژوهشهای معماری نوین، ۱(۲)، ۸۳-۶۳.
10- سلطانی، ا.، و حیاتی، ح. (۱۳۹۹). واکاوی نقش اخلاق و دینداری در معناداری زندگی با تأکید بر راهکارهای قرآن کریم (مطالعه موردی: دانشجویان رشته معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام). فصلنامه علمی مطالعات میان فرهنگی، 15(44)، 155-183.
11- سلیمانی، پ.، فرهمندبروجنی، پ.، و اکبری فرد، م. (۱۳۹۰). مقایسه ساختار تزئینات چوبی مسجد جامع ابیانه با مساجد چوبی آذربایجان. مطالعات هنر اسلامی، 7(14)، 25-40.
12- قبادیان، و. (1385). مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب. دفتر پژوهشهای فرهنگی. تهران.
13- قنبری، م. (۱۳۹۲). مقایسه تطبیقی شهرهای دوران اولیه ظهور اسلام در پاسخگویی به صفات شهر اسلامی مورد تأکید متون اسلامی (نمونه موردی: شهر اصفهان). پایاننامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.
14- مردای، ا.، و جعفرپور، س. (1392). بررسی روند توسعه شهری طی شهرسازی ایلخانی با تحلیلی بر توسعه شهری تبریز. معماری و شهرسازی ایران، 4(6)، 102-89.
15- منتظر، ب.، و سهیلی، ج. (۱۳۹۹). مطالعهی تطبيقی معماری مساجد معاصر تبريز، بر پايه معيارهای طراحیِ منتج از مفاهيم دينی. علوم و فنّاوری محیطزیست، ۲۲(۱۲)، 205-219.
16- مولایی، ص.، و اشکواری، م. (1396). نماد و نشانه در معماری اسلامی مطالعه موردی: مساجد ایلخانی در ایران. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه زنجان.
17- نسترن پور، ن.، و طبسی، م. (۱۴۰۱). ریختشناسی هندسی مساجد اسلامی. پژوهشهای معماری نوین، 2(2)، ۷-۲۱.
18- نقیزاده، م. (۱۳۹۲). شهر اسلامی و روش بهرهگیری از متون مقدس. ماهنامه تخصصی کتاب ماه هنر، 24-34.
19- ولایتی، ر.، کرمیپور، ح.، و سعادتیراد، ف. (1399). بررسی معماری ایلخانی با تکیه بر آثار معماری شهر اوجان. باغ نظر، 17(90)، 67-80..
Recognizing the Principles of the Constructive Components of the Il-khanid Period Mosques Case Example: Tabriz city
Reza Abdol Mohammadi1, Saeedeh Feizi2*
1- Master's student in urban design, Azarshahr Branch, Islamic Azad University, Azarshahr, Iran.
R.abdolmohammadi73@gmail.com
2- Assistant Professor, Department of Architecture and Urban Planning, Azarshahr Branch, Islamic Azad University, Azarshahr, Iran. (Corresponding Author)
S_feizi76@yahoo.com
Abstract
The urban development of the Ilkhanid period includes one of the most notable examples of Iranian urban development, which was created according to the political, social, religious, and cultural conditions during the Mongol attacks. During this period, with the advent of Islam in Iran, we have witnessed extensive physical and non-physical changes in the architecture of mosques. The Ilkhani period started with severe destruction, but with the arrival of worthy Iranian ministers and the conversion of the Ilkhani kings to Islam, mosque architecture developed. In the present research, with the descriptive and analytical method carried out through the library study, field findings, and photography of Ilkhani mosques in Tabriz, an attempt has been made to mention a brief history of the historical developments of the Ilkhanid period. Then, Tabriz's mosques of this period have been examined, and the physical content of the buildings, including the arrays and decorations of the porches, domes, etc., which have a symbolic aspect, has been analyzed. According to the analysis of mosque components, the patriarchal kings paid particular attention to Islamic teachings. Along with these patriarchs, they tried to build mosques in accordance with the existing conditions at that time, taking into account the climatic and social circumstances of Tabriz.
Keywords: Constructive Components, Ilkhanid Period, Mosques, Tabriz.